جوک‌

رنگ های سیاه برای روشن کردن تاریخ

به گزارش خبرگزاری فارسیرو، فرانسیسکو گویا، نقاش قرن هجدهم اسپانیایی که نقاشی ها و طراحی هایش منعکس کننده وقایع تاریخی زمان او بود، تأثیر شگرفی بر هنرمندان قرن 19 و 20 گذاشت.

به گزارش ایرنا، او به خاطر صحنه های خشن نقاشی هایش به ویژه صحنه هایی که در پی حمله فرانسه به اسپانیا در جامعه آن زمان خلق کرد، شهرت دارد. آثار فرانسیسکو نقدی بر فساد اجتماعی و خرافات زمان خود ارائه می دهد.

گویا به دلیل تکنیک نقاشی جسورانه، تصاویر گروتسک و اعتقاد به اینکه بینش هنرمند مهمتر از سنت است، شناخته شد و توانست بستری برای آغاز مدرنیته فراهم کند.

به دلیل ذهنیت مترقی، عمق محتوای آثار و نوآوری های رسمی، او را یکی از برجسته ترین هنرمندان اروپایی می دانند. او در کارهای اولیه اش موضوعات معمولی را با رنگ های روشن نقاشی می کرد و از الگوهای روکوکو الهام می گرفت، اما خیلی زود شکل مستقل تری پیدا کرد و صحنه هایی از زندگی مردم اسپانیا را به تصویر کشید.

آثار فرانسیسکو گویا به دلیل قدرت بیان عاطفی و نقد عمیق اجتماعی خود شناخته شده اند و نه تنها به زیبایی شناسی و تکنیک های هنری آن زمان کمک کردند، بلکه به دلیل اجتماعی و سیاسی خود تأثیر عمیقی بر تاریخ هنر و فرهنگ گذاشتند. انتقاد .

سبک منحصر به فرد او که شامل استفاده از رنگ های قوی و تکنیک های خلاقانه است، الهام بخش بسیاری از هنرمندان بعدی بوده است. آثار او به نقد شرایط انسانی و اجتماعی به ویژه در دوره های پرتنش اجتماعی و سیاسی مانند جنگ ها و انقلاب ها می پردازد و آثار او هنوز به عنوان مرجعی مهم در تحلیل هنر و تاریخ اجتماعی شناخته می شود.

در دوره های بعدی، به ویژه در دوران رمانتیسم و ​​سوررئالیسم، سبک گویا به سمت شکستن سنت های کلاسیک و جستجوی بیان احساسات و واقعیت های درونی حرکت کرد. او خود را وقف خلق واقعیت های غیرعادی و بازنمایی رویاها و کابوس ها کرد که به آثارش جنبه ای سورئال و روانی بخشید.

تمامی آثار گویا به نقدی جامع از جهان اجتماعی و تاریخی مدرن می پردازد که بخشی جدایی ناپذیر از آثار اوست. آثار گویا تضادهای آشکار آن زمان را در تقابل با مدرنیته اروپایی نشان می دهد که معمولاً با ارزش های روشنگری رایج در فرانسه، انگلیس و آلمان همراه است.

آنچه در ادامه می‌خوانید

Toggle

هنرمندی که توسط جنگ مشخص شده است

در سال 1808، زمانی که ناپلئون به سربازان خود دستور حمله به اسپانیا را داد، اوضاع برای گویا بدتر شد. این رویداد جنگی را آغاز کرد که اسپانیا را تا سال 1814 ویران کرد. ناپلئون کنترل اسپانیا را به دست آورد و برادرش را بر تاج و تخت نشاند. این رویداد احتمالاً در ابتدا توسط گویا حمایت شده است. او بخشی از گروهی بود که به دنبال حضور فرانسوی ها بودند به این امید که حضور مدرنیته تفتیش عقاید در اسپانیا را نابود کند.

قتل عام اسپانیایی ها توسط فرانسوی ها.

رنگ های سیاه برای روشن کردن تاریخ

با این حال، وقتی دید که حاکم فرانسوی جدیدش چقدر می تواند شرور باشد، به سرعت نظر خود را تغییر داد. هنگامی که جوزف برادر ناپلئون تاجگذاری کرد، مادرید شورش کرد. پادشاه می خواست اقتدار تزلزل ناپذیر خود را نشان دهد و به سرعت شورش را سرکوب کند. برای این کار، فرانسوی ها صدها شهروند اسپانیایی را محکوم کردند و تیرباران کردند، وحشتی که او با چشمان خود شاهد آن بود در این نقاشی متبلور شده است.

توجه به جهل جامعه

رنگ های سیاه برای روشن کردن تاریخ

بدبینی گویا تا آنجا پیش رفت که جهان اطراف خود را از دریچه ای جدید دید، اما همچنان ارزش های روشنگری خود را حفظ کرد. دیدگاه های او با جامعه اسپانیا در آن زمان در تضاد بود، زیرا او دائماً به نادانی دیگران اشاره می کرد. آنها را خرافاتی، نادان و بیهوده می دانست. در سال 1797 او مجموعه‌ای از نقاشی‌ها را منتشر کرد که شامل 80 اثر بود که نقد نمادین جامعه اسپانیا بود. به نظر می رسد اجنه، غول ها، جادوگران و تصاویر آزاردهنده تری را به تصویر می کشد تا پیام خود را به بیننده ارسال کند.

در این طرح ها، زنان مورد حمله هیولا قرار می گیرند. به خرها آواز خواندن آموزش داده می شود و شیاطین در آسمان پرواز می کنند.

کابوس‌هایی که تجربه می‌شوند، مانند تاریکی شب هستند. بنابراین مورخان هنر معتقدند که گویا معتقد بود عقل و عقلانیت تاریکی را از جامعه می زداید و روشنایی و حقیقت را به جهان می آورد.

نقاشی های سیاه گویا

رنگ های سیاه برای روشن کردن تاریخ

به نظر می رسد در دوران پیری به دنبال خلوت بوده و شهر پرجمعیت مادرید را رها کرده و در آن دوران نقاشی های سیاه خود را خلق کرده است. نقاشی هایی که ذهن گویا را پس از یک زندگی بیماری، دل شکستگی شخصی، جنگ ها و کشتارهای خونین، سرکوب سیاسی نشان می دهد. در این دوره می توان شاهد تولد نقاشی های اکسپرسیونیستی بود.

او نقاشی های سیاه را خلق کرد که در مجموع 14 تابلوی آزاردهنده را بر روی دیوارهای داخلی خانه شخصی خود کشید تا هیچ کس جز خودش نتواند آنها را ببیند.

به نظر می رسد که او هرگز قصد نداشته است که نقاشی های سیاه خود مانند آثار قبلی اش در معرض دید عموم قرار گیرد. تنها پس از مرگ او مردم نقاشی های سیاه او را کشف کردند.

رنگ های سیاه برای روشن کردن تاریخ

اما چرا او چنین تصاویر وحشتناکی را برای خانه خود خلق کرده است؟ شما هرگز نمی توانید با اطمینان بگویید، اما برخی از پاسخ های ممکن وجود دارد. اول، آنها محصول تجربه زیسته هنرمند، مانند جنگ و انقلاب بودند. بنابراین، آثار نشان می دهد که آن فجایع چگونه بر ذهنیت او تأثیر گذاشته است.

ثانیاً، این اثرات نتیجه بیماری های مکرر به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت در معرض سرب است که بر سیستم عصبی آنها تأثیر گذاشته است.

ثالثاً، آنها محصول یک پاسخ شخصی و آشکار به سرکوب سیاسی لیبرال ها در اسپانیا در اواخر عمر او بودند.

برخی از مورخان هنر، نقاشی‌های سیاه را نگاهی اجمالی به ذهن گویا در پایان زندگی‌اش می‌دانند، پس از اینکه ضربه‌های روحی زیادی را تجربه کرده و به تنهایی در خانه روستایی خود زندگی می‌کنند. در مجموع، این آثار گویا را می توان به عنوان بازنمایی ترس غالب در جامعه خواند.

به همین ترتیب، در نقاشی های دیگر، مانند سگ غرق شده، بیننده گویا را می بیند که از سگ به عنوان وفادارترین همراه انسان استفاده می کند.

در اینجا او نشان می دهد که وفاداری همیشه پاداش نمی گیرد و گاهی اوقات مؤمنان غرق می شوند.

رنگ های سیاه برای روشن کردن تاریخ

مورخان هنر همچنین به این نتیجه می رسند که نقاشی های سیاه نوعی بیان شخصی هستند. زمانی که از بیماری رنج می برد، نامه ای به یکی از هنرمندان همکارش نوشت. او در این نامه از فقدان آزادی خلاق شکایت کرد و گفت که از وضعیت موجود احساس خفگی می کند. او استدلال می‌کرد که استعداد خلاق در اسپانیا شکوفا می‌شود اگر به هنرمندان آزادی هنری کامل داده شود.

گویا معتقد بود که نقاشی نباید به دلیل دقت هندسی آن آموزش داده شود یا ارزش قائل شد، بلکه باید برای بیان احساسات از طریق حرکت و تکنیک ارزش قائل شد: “آکادمی ها نباید محدود کننده باشند. آنها باید الگوی اجباری را که در مدارس استفاده می کنند کنار بگذارند. ما باید از سفارش ها و جوایز مکانیکی صرف نظر کنیم. و نیز وسایل کمکی که هنر آزاد و اصیل نقاشی را تنظیم می کند.

گفته می شود او در اواخر عمر از اسپانیا گریخت و بقیه عمر خود را در فرانسه گذراند. فرانسیسکو گویا در 30 مارس 1746 در اسپانیا به دنیا آمد و در 16 آوریل 1828 در فرانسه درگذشت.

او آثار هنری مخفی خود را برای کشف دیگران گذاشت. نقاشی های سیاهی که دید واضحی از تاریکی آن دوران به بینندگان می دهد.

۲۴۴۵۷

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!