چرا خاقانی معروف نیست! – اخبار آنلاین
به گزارش خبرگزاری فارسیرو، مراسم بزرگداشت خاقانی همزمان با روز بزرگداشت این شاعر 10 بهمن ماه در تالار شهیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
آنچه در ادامه میخوانید
Toggle
شعر خاقانی مانند تاج محل است
به گزارش ایسنا، غلامعلی حداد عادل، مدیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مراسم گفت: نام خانوادگی خاقانی و کلمه خاقان از جمله واژه هایی است که غرور، هیبت و ابهت را در درون خود پنهان می کند. خاقان بالاترین نامی است که برای بالاترین عنوان سلطنت استفاده می شود. خاقانی این عنوان را برای رساندن این پیام برگزیده است که در مالکیت کلمه، خانه ای دارد که خاقان در مالکیت زمین دارند و این هیبت و عظمت در شعر او حک شده است.
و افزود: شأنی که شعر خاقانی از حیث اصیل و والا بودن از آن سخن می گوید، با این تخلص کاملاً سازگار است. کسانی که با شعر خاقانی آشنا هستند می دانند که شعر او شعر خواص است. شعر خاقانی نه گربه شاگردی است که روی هر سفره ای بتوان آن را لمس کرد، بلکه پلنگی است که رامش نمی شود.
حددادال تاکید کرد: اگر شهرت خاقانی کمتر است به خاطر عظمت و وقار شعر اوست نه از حقارت. خاقانی در مقام قداست خود در مقام شاعری دست کمی از نظامی ندارد، اما بیان روان نظامی همه را با او آشنا کرده است، اما همه نمی توانند معانی دشوار شعر خاقانی را درک کنند.
مدیر فرهنگستان زبان و ادبیات سپس گفت: شعر خاقانی تصویر یک اثر تاریخی کهن است. «تاج محل» مصداق بارز این گفته است. در شعر خاقانی می توان گفت که کلمات مانند سنگ های مرمر صیقلی هستند که با مهندسی بر روی هم ساخته می شوند و وزن شعر به ستون هایی است که این بنا را بر روی خود نگه می دارد و قافیه آن است. تقارن مهندسی و وزن عروض ابعادی است که مهندسان برای هر اتاق در نظر می گیرند و قسمتی را در نظر می گیرند و ارتفاع شبیه به طول قصیده و مفاهیم به کار رفته مشابه رنگ های در و دیوار، و نور این بنا چراغی از اسلام و عرفان است که فضای شعر خاقانی را روشن کرده است.
وی سپس درباره ویژگی های شعر خاقانی گفت: یکی از ویژگی های شعر خاقانی، مرثیه سرایی اشعار اوست که نشان از احساس قوی شاعر دارد. یکی از ابعاد و جنبه های شعر او شرح سفرهایش است که شاعر پس از هر سفر تجربه خود را در قالب قصیده بیان می کند و در شعر خاقانی اصطلاحات بسیاری را می توان دید که متعلق به مسیحیت است که به معلمان مسیحی کمک کرده است. در حل مشکلات اسرارآمیز شعر. وفور اصطلاحات مربوط به علوم دیگر که اگر انسان آنها را نداند نمی تواند شعر او را بفهمد. توجه به طبیعت، نشان دادن تحسین خاقانی به طبیعت و علاقه او به صبح است، بنابراین می توان او را شاعر صبح نامید.
حددادال در ادامه بیان کرد: خاقانی هم غزل سرا و هم قصیده سراست، اما واقعاً قصیده به او فرصت بیشتری می دهد تا هنر و قدرت خود را آشکار کند. هر قالب دیگری از شعر برای او تنگ و ناکافی است. خاقانی در شعر به اندازه سنایی به کسی شباهت ندارد و به او نزدیک نشده است. این شباهت هم در نثر و هم در معنا رخ می دهد.
وی با اشاره به برگزاری جشن بعثت در اوایل قرن پانزدهم حدود 57 سال پیش در سال 1346 در تهران، گفت: به شاعران اعلام کردند که هرکس بهترین شعر را بنویسد جایزه می گیرد. امیر شعار (امیری فیروزکوهی) قصیده ای نوشت که ممتاز شناخته شد. امیری فیروزکوهی این قصیده را بر اساس قصیده خاقانی سروده است که قافیه آن «بشنو» است. امیری به صائب معتقد بود ولی در این قصیده از خاقانی پیروی کرده بود.
خاقانی شاعری شجاع است
علی اشرف صادقی، زبان شناس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نکاتی را درباره خاقانی بیان کرد: خاقانی شاعری فهالی (استاد) بود. با وجود تحقیقات فراوان، رمز و راز اشعار او همچنان باقی است. اساتیدی چون عباس مهیار استاد دانشگاه خوارزمی، آقای ترکی که از علمای برجسته خاقانی است و سعید مهدوی فر و دیگران به خاقانی پرداختند. تصحیح استاد سجادی هم تصحیح متوسطی است.
وی افزود: با یافته های جدید، اطلاعات ما درباره خاقانی افزایش یافته است. کتاب «قایق تبریز» اطلاعات زیادی به ما می دهد و با کشف نسخه «خاتم قرائب» نیز اطلاعات زیادی به دست می آوریم. تلفظ های خاصی در متن این کتاب آمده است، برخی از این تلفظ ها مربوط به خاقانی است و ممکن است این متن از روی نسخه کپی شده باشد. تلفظ برای غرب ایران است. «خاتم الغرایب» دو بار چاپ شد و بهترین نسخه آن «علی صفری آق قلا» است و با حواشی زیادی همراه بود.
صادقی با تاکید بر اینکه درک شعر خاقانی سخت است، خاطرنشان کرد: برای فهم شعر خاقانی چند سوال لازم است؛ یکی اشارات تاریخی است، اگر حقایقی را که خاقانی ذکر می کند نداند، شعر او را نمی فهمید. سایر مراجع علمی هستند. اشارات مردم شناسی و اشارات فولکلور و نیز اشاراتی به آداب و رسوم رایج در آن زمان وجود دارد و نکته دیگر اشارات زبانی و لغوی است. خواننده و جوینده اشعار خاقانی باید این نکات را بداند تا درک اشعار برایش آسان شود.
یکی از شگفتی های شعر فارسی.
محمود عابدی، مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان این که «کاش خاقانی پژوه بودم» گفت: شعر خاقانی شگفتی های بسیاری دارد که در هیچ شاعر شعر فارسی دیده نشده است. نام شاعر بدیل است و به ندرت استفاده می شود. پدرش علی نام داشت و شغلش نجار بود. مادرش جاریه، خدمتکار رومی و شغل او آشپزی بود. عجیب است که در شعرهایش مخالف فلسفه است. جانشین او فخرالدین منوچهر بن فریدون بود. در شعر او اثری از شاهنامه نیست.
وی افزود: خاقانی شاگرد سنایی است و البته حق هم داشت چون در قرن ششم شاگرد سنایی نبود. سنایی یکی از فاتحان شعر در قرن ششم و پس از قرن ششم است. سنایی در حدیقه بابی را پیامبر(ص) می داند و به معراج نیز اشاراتی شده است. تمام اشعاری که خاقانی بعد از سنایی سروده است درباره پیامبر و در ابیات اوست. خاقانی شاگرد عجیب سنایی بود.
عابدی افزود: خاقانی هم صاحب شعر است و هم سفرنامه ای با عنوان «تفاه العراقین». عجیب است که این کتاب تنها شعری است که عطار به آن توجه شگفت انگیزی دارد و عنوان آن «منطق الطیر» برگرفته از «منطق الطیر» خاقانی است.
وی یادآور شد: برخی می گویند بخشی از «هدیه عراقی ها» مشاهدات خاقانی است و بخشی دیگر مربوط به زمان بازگشت از سفر به ویژه آیات پیامبر(ص) است.
مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه ذهن خاقانی معطوف به نعت پیامبر(ص) است، گفت: یکی از شگفتی های خاقانی مربوط به آثار خاقانی است. هم شعر دارد و هم نثر، هم شعر عربی و هم نثر عربی. خاقانی شاعری بی قرار است و نمی تواند در یک جا تمرکز کند، نمی دانیم دنبال چه می گردد؟ یکی از آرزوهایش رفتن به خراسان است چون خراسان مرکز فکری اوست. خاقانی در سال 520 به دنیا آمد و قبل از حمله مغول در سال 590 می خواست به خراسان برود و در خواب رفتن به خراسان قصد زیارت امام رضا (ع) را داشت اما به دنبال شخصی یا چیزی می گشت که در شروان نبود. آنقدر بی قرار بود که نتوانست به خراسان برود و از ری برگشت. اما اشتیاق او برای رفتن به خراسان به حدی بود که فخرالدین منوچهر بن فریدون او را به زندان انداخت و یک سال زندانی شد و حبس خاقانی از آثار بی نظیر است.
عابدی در ادامه تصریح کرد: غیرت و شور حماسی ایرانی در شعر فردوسی نهفته است، آنچه در شعر مولوی شاهد آن هستیم دریای خرد و رها شدن از حدود فرد و دین و کشور و نگاه به مشکلات بزرگ انسان است. در تاریخ در شعر حافظ زیبایی کلام و آنچه در شعر سعدی وجود دارد شور و عاطفه است، اما در شعر خاقانی اطلاعات بسیار است. شعر خاقانی مجموعه ای از اطلاعاتی است که یک نویسنده می تواند در تاریخ ادبیات به دست آورد.
این مصحح یادآور شد: رشید الدین وطوات از شاعران برجسته قرن ششم میلادی و صاحب «حدیق السحرفی دقایق الشعر» در سن 25 سالگی خاقانی را مدح کرد و در حالی که مداحی بسیار دشوار بود. خاقانی به شخص دیگری مسخره کرد. این شاعر شاعر بزرگی است.
عابدی تاکید کرد: تاثیر خاقانی در شعر فارسی بسیار است. یکی می گفت اگر روز قیامت دستم به دامن خاقانی برسد از اشعار سخت می پرسم. در هند شعر خاقانی اغلب خوانده و تدریس می شد و شاعران زیادی از او تقلید می کردند، هرچند تأثیر او در شعر سعدی و مولانا اندک است.
امید طبیب زاده، زبان شناس نیز در این مراسم به بیان شعر خاقانی پرداخت.
محمدرضا ترکی، استاد دانشگاه و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در سخنانی گفت: خاقانی شاعری ماجراجو است و شرح او در سخنرانی ها بیان می شد. از حمایت و پیگیری جناب آقای دکتر حداد عادل و دکتر دبیر مقدم تشکر می کنم، روز بزرگداشت خاقانی در تقویم رسمی کشور گنجانده شد. این باید مرا وادار کند که رویکرد کلی و جدی تری نسبت به این شاعر داشته باشم.
وی با اشاره به صحبت های امید طبیب زاده گفت: مطالبی که گفتند پاسخی جدی به کسانی بود که خاقانی را به نثر ندانستن نقد می کردند. امروز متوجه شدیم که این مشکلی نبوده و به خاطر اعجوبه خاقانی بوده است. هیچ شاعری به اندازه او در عروض تسلط نداشته و از وزن های ناخوشایند استفاده نکرده است.
۲۴۴