بهترین فیلم ها به وقت دلتنگی
راهنماتو – ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که در لحظات سختی از زندگی، با دیدن یک فیلم سینمایی، ناگهان حالتان زیر و رو بشود. سینما گاهی اوقات می تواند باعث به وجود آمدند روحیه خوب و با بالعکس، روحیه بد در انسان باشد.
به گزارش راهنماتو، فبلم هایی در تاریخ سینما وجود دارند که دقیقا مناسب روزهایی هستند که ما چندان از نظر روحی اوضاع به سامانی نداریم. این فیلم ها می توانند تا چندین روز علاوه بر بهتر کردن حال روحی شما، ذهنتان را به تکاپو وادار کنند تا از زاویه ای دیگر به زندگی نگاه کنید. اگر شما هم در این روزهای سخت نیاز به همچین فیلم هایی دارید این مقاله از راهنمای فیلم برای شماست.
1. فیلم رستگاری در شاوشنگ (The Shawshank Redemption)
فیلم رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption) محصول سال 1994، یکی از مشهورترین فیلمهای سینمایی است که بر اساس داستانی از استیون کینگ ساخته شده است. این فیلم داستان اندی دوفرین، بانکداری جوان و موفق را روایت میکند که به جرم قتل همسرش و معشوقه او به حبس ابد در زندان شاوشنک محکوم میشود.
اندی که خود را بیگناه میداند، باید زندگی سخت و طاقتفرسای زندان را تحمل کند. در این میان، او با فردی به نام الیس «رد» رِدینگ، یکی از زندانیان قدیمی و با تجربه، آشنا میشود و دوستی عمیقی میان آنها شکل میگیرد. اندی به واسطه مهارتهای بانکی و حسابداری خود، توجه مسئولین زندان را جلب کرده و به مرور به مشاور مالی آنها تبدیل میشود.
او در عین حال، با استفاده از هوش و ذکاوت خود، راه فراری مخفیانه را طی سالها برنامهریزی و اجرا میکند و…
فیلم رستگاری در شاوشنک با مضامینی همچون امید، دوستی، عدالت و آزادی، تأثیری ماندگار بر مخاطبان گذاشته و همچنان به عنوان یکی از برترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود.
2. فیلم چه زندگی شگفت انگیزی (It’s a Wonderful Life)
از این فیلم به عنوان امیدبخش ترین فیلم تاریخ سینما یاد می کنند. فیلم زندگی شگفتانگیز است (It’s a Wonderful Life) محصول سال 1946 و به کارگردانی فرانک کاپرا، یکی از فیلمهای کلاسیک و الهامبخش سینمای آمریکا است. این فیلم داستان جرج بیلی، مردی نیکسرشت و فداکار را روایت میکند که در شهر کوچک بدفورد فالز زندگی میکند. جرج در طول زندگی خود بارها از آرزوهای شخصیاش چشمپوشی کرده تا به خانواده و مردم شهرش کمک کند.
در شب کریسمس، جرج که با مشکلات مالی جدی مواجه شده و احساس ناامیدی میکند، تصمیم میگیرد به زندگی خود پایان دهد. در این لحظه، یک فرشته نگهبان به نام کلارنس ظاهر میشود و به او نشان میدهد که اگر هرگز به دنیا نیامده بود، زندگی اطرافیانش چگونه میشد. این تجربه باعث میشود جرج ارزش واقعی زندگی خود را درک کند و با امید و اشتیاق به خانه بازگردد.
فیلم زندگی شگفتانگیز است با پیامهای عمیق انسانی، امید و اهمیت ارتباطات انسانی، همچنان به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود.
3. فیلم به سوی طبیعت وحشی (Into the Wild)
در سال 2007، فیلم Into the Wild به کارگردانی شان پن بر اساس کتابی از جان کراکائر ساخته شد. این اثر روایتگر داستان کریستوفر مککندلس است، جوانی که پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، مسیر متفاوتی را انتخاب میکند. او تصمیم میگیرد تمام داراییهای خود را ببخشد و راهی سفری بیبازگشت به دل طبیعت شود.
کریستوفر که خود را «الکساندر سوپرترمپ» مینامد، بدون پول و امکانات مدرن، آمریکا را زیر پا میگذارد. او در این مسیر با افراد مختلفی آشنا میشود، از کشاورزان و مسافران گرفته تا سالخوردگانی که برای او همچون خانوادهای موقت هستند. در نهایت، مقصد او طبیعت وحشی آلاسکا است؛ جایی که در یک اتوبوس متروکه معروف به “Magic Bus” ساکن میشود.
با گذشت زمان، سختیهای زندگی در طبیعت و کمبود مواد غذایی او را با چالشی جدی مواجه میکند. سرانجام، بر اثر سوءتغذیه و مصرف گیاهی سمی، جان خود را از دست میدهد. فیلم با به تصویر کشیدن این سفر پرماجرا، به موضوعاتی همچون آزادی، انزوا، جستوجوی معنا و تأثیر روابط انسانی میپردازد. Into the Wild اثری تأثیرگذار است که بینندگان را به تفکر درباره ارزشهای زندگی دعوت میکند.
4. فیلم فارست گامپ (Forrest Gump)
فیلم Forrest Gump محصول سال 1994 به کارگردانی رابرت زمهکیس، یکی از ماندگارترین آثار سینمایی است که داستانی احساسی و الهامبخش را روایت میکند. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته وینستون گروم ساخته شده و زندگی فارست گامپ، مردی با ضریب هوشی پایین اما قلبی بزرگ را دنبال میکند.
فارست از دوران کودکی با چالشهای بسیاری روبهرو میشود، اما مادرش همیشه او را به پیشرفت تشویق میکند. با وجود محدودیتهای ذهنی، او به موفقیتهای بزرگی دست مییابد؛ از تبدیل شدن به یک دونده استثنایی گرفته تا حضور در جنگ ویتنام و حتی تأثیرگذاری بر فرهنگ و تاریخ آمریکا. عشق او به جنی، دوست دوران کودکیاش، یکی از محورهای اصلی داستان است که در طول فیلم پیگیری میشود.
این فیلم با ترکیب صحنههای تاریخی واقعی و شخصیتهای خیالی، سفری نوستالژیک و پر از احساس را ارائه میدهد. پیام اصلی Forrest Gump این است که موفقیت و خوشبختی نه تنها به هوش بلکه به پشتکار، مهربانی و نگرش مثبت بستگی دارد. دیالوگ معروف «زندگی مثل یک جعبه شکلات است، هیچوقت نمیدانی قرار است چه چیزی نصیبت شود»، همچنان در ذهن طرفداران این فیلم جاودانه مانده است.
5. فیلم در جستجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness)
فیلم The Pursuit of Happyness محصول سال 2006، به کارگردانی گابریل موچینو و با بازی ویل اسمیت، یکی از الهامبخشترین داستانهای واقعی را روایت میکند. این فیلم بر اساس زندگی کریس گاردنر، کارآفرینی آمریکایی ساخته شده است که با وجود چالشهای فراوان، برای رسیدن به موفقیت تلاش میکند.
کریس گاردنر که با مشکلات مالی شدیدی دستوپنجه نرم میکند، در تلاش است تا شرایط بهتری برای خود و پسر خردسالش فراهم کند. پس از سرمایهگذاری ناموفق روی دستگاههای اسکن پزشکی، او دچار بحران اقتصادی میشود و همسرش نیز او را ترک میکند. کریس مجبور میشود همراه با پسرش زندگی دشواری را در پناهگاههای عمومی و خیابانها سپری کند.
با وجود تمام سختیها، او با پشتکار و ارادهای قوی، به عنوان کارآموز بدون حقوق در یک شرکت کارگزاری مشغول میشود و با تلاش بیوقفه، در نهایت موفق به کسب شغلی پایدار و تغییر زندگی خود میشود. این فیلم نهتنها داستانی از امید و استقامت را به تصویر میکشد، بلکه اهمیت باور به خود و تلاش مستمر را به مخاطبان یادآوری میکند.
The Pursuit of Happyness یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای انگیزشی است که نشان میدهد با امید و پشتکار، میتوان از دشوارترین شرایط عبور کرد و به موفقیت دست یافت.
6. فیلم دست نیافتنی ها (The Intouchables)
فیلم The Intouchables محصول سال 2011، به کارگردانی اولیویه ناکاش و اریک تولدانو، یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای سینمای فرانسه است که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. این فیلم روایتگر رابطهای غیرمنتظره و عمیق میان دو مرد از دو دنیای کاملاً متفاوت است.
فیلیپ، یک مرد ثروتمند و اشرافزاده که در اثر یک حادثه فلج شده است، به دنبال یک پرستار برای مراقبتهای روزانه خود میگردد. در این میان، دریس، مردی جوان از محلههای فقیرنشین، که هیچ تجربهای در مراقبت از بیماران ندارد، برای این شغل درخواست میدهد. برخلاف انتظار، فیلیپ تحت تأثیر صداقت و انرژی مثبت دریس قرار میگیرد و او را استخدام میکند.
در طول داستان، رابطهای صمیمی میان این دو شکل میگیرد که نهتنها به بهبود روحیه فیلیپ کمک میکند، بلکه زندگی دریس را نیز دگرگون میسازد. فیلم با لحظات کمدی و احساسی خود، پیامهایی عمیق درباره دوستی، پذیرش تفاوتها و اهمیت روابط انسانی ارائه میدهد.
The Intouchables به دلیل داستان پرقدرت، بازیهای درخشان فرانسوا کلوزه و عمر سی، و ترکیب زیبای طنز و احساسات، به یکی از محبوبترین فیلمهای دهه اخیر تبدیل شده است.
7. فیلم پیانیست (The Pianist)
فیلم The Pianist محصول سال 2002، به کارگردانی رومن پولانسکی، یکی از تأثیرگذارترین آثار سینمایی درباره جنگ جهانی دوم است. این فیلم که بر اساس زندگی واقعی ولادیسلاو اشپیلمن، پیانیست و آهنگساز لهستانی ساخته شده، داستان زنده ماندن او در دوران اشغال ورشو توسط نازیها را روایت میکند.
اشپیلمن که یک موسیقیدان با استعداد یهودی است، با آغاز جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به لهستان، همراه با خانوادهاش با محدودیتهای شدیدی مواجه میشود. پس از مدتی، خانواده او به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشوند، اما او به کمک دوستانش از این سرنوشت تلخ نجات مییابد و مجبور میشود در خرابههای ورشو بهصورت مخفیانه زندگی کند.
فیلم با لحنی تلخ و واقعگرایانه، شرایط دشوار زندگی یهودیان در دوران جنگ را به تصویر میکشد. در یکی از لحظات کلیدی، یک افسر آلمانی که تحت تأثیر استعداد اشپیلمن قرار گرفته، به او کمک میکند تا زنده بماند. این فیلم به زیبایی تضاد بین وحشت جنگ و قدرت موسیقی را نشان میدهد.
The Pianist با بازی تحسینبرانگیز آدرین برودی و کارگردانی استثنایی پولانسکی، موفق به دریافت جایزه نخل طلای جشنواره کن و سه جایزه اسکار شد. این فیلم نهتنها اثری هنری، بلکه روایتی انسانی از امید، بقا و تأثیر موسیقی در سختترین شرایط است.
8. فیلم ویپلش (Whiplash)
فیلم Whiplash (2014) یک درام موسیقایی است که توسط دمن شازل (Damien Chazelle) نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم داستان یک نوازنده جوان در جستجوی کمال در دنیای موسیقی را روایت میکند و به رابطه پیچیدهای که میان یک معلم سختگیر و دانشجوی بلندپرواز برقرار میشود، میپردازد.
خلاصه داستان:
داستان فیلم حول محور اندرو نایمن (با بازی مایلز تلر)، یک درامر جوان است که در تلاش است تا به یکی از بهترین نوازندگان جهان تبدیل شود. او به دانشکده موسیقی شیکو میرود، جایی که در آن تحت تعلیم یکی از معلمان افسانهای و بسیار سختگیر به نام ترنر (با بازی جیکی سیمونز) قرار میگیرد. ترنر فردی بسیار جدی، سلطهجو و بیرحم است که میخواهد از دانشجویان خود نوازندگانی فوقالعاده بسازد، حتی اگر به بهای شکستن آنها تمام شود. ترنر معتقد است که تنها با فشار شدید میتوان به نبوغ موسیقی دست یافت و بنابراین از شیوههای آزاردهندهای برای آموزش استفاده میکند.
اندرو که جاهطلب است، به شدت تحت تأثیر رفتارهای ترنر قرار میگیرد و این رابطه میان معلم و شاگرد به یکی از موضوعات اصلی فیلم تبدیل میشود. او به هر قیمتی تلاش میکند تا خود را ثابت کند و در نهایت با فشارهای ذهنی و جسمی زیادی روبهرو میشود.
9. فیلم کودا (CODA)
فیلم CODA (2021) یک درام خانوادگی است که توسط Sian Heder نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم به داستان روبی راسل (با بازی Emilia Jones)، تنها فرزند یک خانواده ناشنوا، میپردازد که در کنار تلاش برای دنبال کردن رویاهای خود، باید از خانوادهاش حمایت کند و با چالشهای منحصر به فرد زندگی ناشنوایان روبرو شود. CODA مخفف عبارت “Child of Deaf Adults” است که به کودکانی اطلاق میشود که والدین ناشنوا دارند.
خلاصه داستان:
داستان فیلم حول محور روبی راسل، دختر نوجوانی است که در یک خانواده ناشنوا به دنیا آمده است. پدر و مادر او، فرانک (با بازی Troy Kotsur) و گرو (با بازی Marlee Matlin)، و همچنین برادرش لوگان (با بازی Daniel Durant)، همگی ناشنوا هستند. روبی به عنوان تنها فرد شنوا در خانواده، نقش مترجم و واسط میان اعضای خانواده و دنیای بیرون را بر عهده دارد. او از کودکی مسئولیتهای زیادی داشته است، از جمله کمک به خانوادهاش در امور روزمره مانند خرید، تعامل با مقامات و حتی همراهی آنها در موقعیتهای اجتماعی.
با این حال، روبی آرزوی بزرگی دارد: او میخواهد خواننده شود و برای تحقق این رویا وارد کلاسهای آواز میشود. اما چالشهای جدیدی در برابر او قرار میگیرد. او باید بین حمایت از خانوادهاش که به او نیاز دارند و دنبال کردن آرزوهای خود انتخاب کند. در طول فیلم، روبی با دشواریهای مختلفی در مواجهه با خانوادهاش و ارتباطاتش با دنیای ناشنوایان و شنواها روبرو میشود.
10. فیلم انجمن شاعران مرده (Dead Poets Society)
فیلم Dead Poets Society (1989) یک درام انگیزشی است که توسط پیتر ویر (Peter Weir) کارگردانی شده و فیلمنامه آن توسط تام شولمن (Tom Schulman) نوشته شده است. این فیلم داستان یک معلم انگلیسی غیرمعمول را روایت میکند که به دانشآموزان یک مدرسه خصوصی تأثیرات عمیق میگذارد و آنها را به تفکر انتقادی و زندگی با شور و اشتیاق میبرد. یکی از ویژگیهای برجسته فیلم، بازی برجسته رابین ویلیامز در نقش معلم است.
خلاصه داستان:
داستان فیلم در دهه 1950 در مدرسه خصوصی ویلتون آکادمی در ایالات متحده جریان دارد. این مدرسه یک مؤسسه آموزشی نخبه است که تحت نظارت سختگیرانه و سنتی قرار دارد و بر ارزشهای انضباط و پیروی از قواعد تأکید دارد. در این مدرسه، گروهی از دانشآموزان با افکار و آرزوهای متفاوت مشغول تحصیل هستند.
جان کیتینگ (با بازی رابین ویلیامز) معلم جدید زبان انگلیسی است که به مدرسه میآید. کیتینگ برخلاف دیگر معلمان، شیوههای تدریس سنتی را به چالش میکشد و به جای تأکید بر حفظ مطالب درسی، به دانشآموزانش اهمیت تفکر آزاد، خلاقیت و دنبال کردن آرزوها را آموزش میدهد. او با شعارهای معروفی مانند “Carpe Diem” (که به معنای “لحظه را غنیمت شمار” است) آنها را به زندگی با شور و انگیزه تشویق میکند و میخواهد که دانشآموزان زندگی خود را به شیوهای معنادار و با انگیزه دنبال کنند.
در میان این دانشآموزان، نایلز (با بازی رانان پیترسون)، چارلی (با بازی کیت بوینتون) و کامرون (با بازی نیک نولتی) از جمله کسانی هستند که تحت تأثیر آموزههای کیتینگ قرار میگیرند و تلاش میکنند تا با چالشهای خود مواجه شوند. اما در این میان، برخورد سختگیرانه والدین و سیستم مدرسه با افکار جدید، منجر به بحرانهایی در زندگی این نوجوانان میشود.