جوک‌

گزارش آقای نویسنده در مورد قتل خانواده آمریکایی/ “برای آرامش” ؛ رمان مستند یا nades؟

رمان مستند “Colder” توسط Truman Capotti اخیراً توسط انتشارات امیر کبیر توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شده است. این کتاب دارای دو ترجمه دیگر با عنوان “سرماخوردگی” توسط Bidgol Springs و Publishing است.

Truman Capotti یک نویسنده آمریکایی است که در سال 2008 در نیواورلئان متولد شد و درگذشت. او شروع به نوشتن داستان های کوتاه تا 5 سالگی کرد و برخی از داستانهای خود را منتشر کرد. در ساعت نه ، او مدرسه را ترک کرد و در مجله نیویورکر کار کرد که اولین و آخرین کار ثابت او بود. کاپوت دو سال را در مزرعه ای در لوئیزیانا گذراند و در سال 2 دو رمان “صدای دیگر” و “اتاق های دیگر” منتشر کرد. “درخت شب و داستان های دیگر” ، “صدای چمن” ، “صبحانه در تیفانی” ، “سردتر” ، “موسیقی برای خورشید” و “دعاها” جزو آثار مهم نویسنده هستند. وی در طول زندگی خود به یونان ، ایتالیا ، آفریقا و هند سفر کرد.

نسخه اصلی “مراقبت سردتر” توسط دو قاتل بر اساس قتل یک خانواده آمریکایی نوشته شده است. گفته می شود که نوشتن این اثر منجر به استراحت و تقویت استرس جسمی ناشی از نوشتن شد. وی در سن هشت سالگی به دلیل مشکلات جدی کبد درگذشت.

کتاب ذکر شده در سال 2 ، اما مبتنی بر حادثه ای بود که در سال 2 اتفاق افتاده بود. در آن سال ، دو بستگان آمریکایی توسط دو قاتل کشته شدند و این خبر در رسانه های آمریکایی منتشر شد. Capotti برای تهیه و ویرایش جزئیات در قالب یک مستند تشویق شد. به این ترتیب ، به عنوان یک کارآگاه ، اسناد و اسناد را جمع آوری کرده و در مورد این و آن بحث کنید. وی همچنین مصاحبه و پرونده جرم را با قاتلان مورد مطالعه قرار داد.

اتفاقی که برای این کتاب افتاد این بود که دو سارق آمریکایی ، پری اسمیت و ریچارد هیکاک ، که در زندان بودند ، نتوانستند یک میدان ثروتمند ثروتمند ، هرب کالتر ، شب و بعد از خانه بزرگ خود ، و بعد از خانه بزرگ خود و سایر اعضای خانواده اش ، همسرش ، دختر و پسرش را سرقت کنند.

“خوشنویسی” یک رمان مستند است ، اما کاپیتان آن را “نادستان” می دانست. او به عنوان یک خبرنگار عمومی ، در حال روایت و تحلیل شخصیت های خود و روانکاوی با تکنیک های روایی و حرکات زمانی است. نویسنده این کتاب یک کارآگاه است که از ابتدا تا انتهای مزرعه کانزاس گزارش می دهد تا با جزئیات و جزئیات خود را برای مافوق خود بکشد. در فراز و نشیب های کتاب ، از تکنیک های روایت داستانها برای توصیف دلایل شخصی و اجتماعی برای موارد استفاده کنید و سالهای پرونده و اثبات زوایای مختلف را روایت می کند.

“آخرین کسی که آنها را زنده دیده است” ، “ناشناس” ، “پاسخ” و “گوشه” عناوین چهار فصل هستند که کاپیتان “آرام” با آنها دارد.

پایان “آرامش” همانطور که امیدواریم ؛ واضح است ؛ دو قاتل به جرم مرگ محکوم شده اند و حکم آنها اعدام می شود. اما نه در همان زمان. Hikak 2 ساله در ساعت 9:30 بعد از ظهر به دار آویخته شد و اسمیت در ساعت 9:30 صبح به دار آویخته شد

در بخشی از ترجمه این کتاب ، ما خواندیم:

سپس به کودک رفتم و او را به زیرزمین بردم. اول ، من او را به آنجا بردم که پدرش بود و دستانم را به لوله آبگرم که از سرش عبور کرده بود ، بستم و بعد فکر کردم که این نمی تواند یک کار درست باشد زیرا او به نوعی می تواند دست خود را باز کند و سپس دست و پاهای پدرش را باز کند. بنابراین طناب را پاره می کنم و آن را به قسمت دیگر زیرزمین می برم. آنجا یک مبل بود. پاهایم را در پایه نیمکت بستم و دستانم را به هم بستم و طناب را به گردن او پیچیدم تا او بخواهد بجنگد. هنگامی که من کار می کردم ، یک بار چاقوی خود را در یک جعبه سرو قرار دادم که به تازگی انجام شده است و بوی روغن جلا داده شده است. پسر از من خواست که چاقو را بردارم و گفت که این یک جعبه هدیه عروسی است که او برای خواهرش ساخته است. هنگامی که من به پایان رسیدم ، می خواستم از زیرزمین خارج شوم ، سرفه دشوار بود ، این بود که بالش را زیر سرم گذاشتم و چراغ ها را خاموش کردم.

“آیا شما دهان خود را ندارید؟”

نه ، او بعداً این کار را کرد. بعد از اینکه مادر و دختر را به اتاقهای خود بردند. وقتی می خواستم خانم کالتر را ببندم ، او گریه می کرد و از دیک سؤال می کرد. او گفت: “او به او اعتماد ندارد ، اما من مانند یک نجیب به نظر می رسم.” او به من قول داد که اجازه ندهم دیک به کسی آسیب برساند.

نسخه پنجم این ترجمه با 2 صفحه در دسترس است.

۵۷۵۷

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!