به گفته استیو جابز خلاقترین انسانها این چارچوبها را می شکنند
فرارو- استیو جابز، بنیانگذار افسانهای اپل، معتقد بود نوآوری واقعی زمانی شکل میگیرد که جرأت زیر پا گذاشتن قواعد سنتی را داشته باشیم.
به گزارش فرارو به نقل از کیلر استارتآپس، جابز نهتنها به دلیل موفقیتهای بزرگش در عرصه فناوری شناخته میشود، بلکه سبک غیرمتعارف او در اندیشیدن و عمل کردن نیز همواره توجهها را جلب کرده است. او معتقد بود خلاقترین افراد کسانی هستند که جسارت کنار گذاشتن قواعد سنتی را دارند و همین جسارت است که آنان را از دیگران متمایز میکند. بر پایه سخنان و رویکرد استیو جابز، پنج قانون رایج وجود دارد که ذهنهای خلاق معمولاً آنها را نادیده میگیرند یا عمداً میشکنند. در ادامه، این پنج قانون بهتفصیل بررسی میشوند و مشخص میشود چرا عبور از این مرزها میتواند زمینهساز نوآوریهای بزرگ باشد.
۱. محدود شدن به حوزه تخصصی
بسیاری از ما تمایل داریم تنها در چارچوب تخصص خود فعالیت کنیم و بهندرت از منطقه امن ذهنی خود خارج شویم. اما جابز این باور را به چالش کشید. او از دانشگاه انصراف داد، اما با وجود این، در کلاس خوشنویسی شرکت کرد؛ کلاسی که در ظاهر هیچ ارتباطی با آینده شغلی او نداشت. با این حال، سالها بعد همین تجربه به یکی از عوامل کلیدی در طراحی زیبا و متفاوت تایپوگرافی محصولات اپل تبدیل شد. از نگاه جابز، خلاقیت در همنشینی رشتههای گوناگون شکوفا میشود. تحقیقات علمی نیز این دیدگاه را تأیید میکنند. افرادی که در معرض تجارب متنوع قرار میگیرند، احتمال بیشتری دارد که راهحلهای خلاقانه بیابند. بنابراین، خروج از تخصص محدود نهتنها اشتباه نیست، بلکه یکی از ملزومات نوآوری است.
۲. اجتناب از اشتباه
«زمانی که نوآوری میکنید، اشتباه خواهید کرد. بهترین کار این است که سریع آن را بپذیرید و برای بهبود بقیه نوآوریها تلاش کنید.» این جمله معروف از استیو جابز بهروشنی نشان میدهد که او اشتباهات را بخشی طبیعی و ضروری از فرآیند خلاقانه میدانست. در فرهنگ عمومی، اشتباه اغلب بهعنوان نشانهای از ناتوانی تعبیر میشود، اما جابز آن را فرصتی برای یادگیری تلقی میکرد. شکستهایی مانند پروژه کامپیوتر Lisa در نهایت بستر لازم را برای موفقیتهای بزرگی همچون مکبوک و آیفون فراهم کردند. مطالعات روانشناسی، بهویژه تحقیقات کارول دوک در مورد ذهنیت رشد، تأیید میکنند که افرادی که اشتباهات را بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری میپذیرند، خلاقتر و مقاومتر هستند.
۳. منتظر ماندن تا آمادگی کامل
بسیاری از افراد منتظر لحظهای بینقص برای شروع پروژههایشان هستند. اما جابز بهطور مداوم این قانون را زیر پا میگذاشت. وقتی اولین نسخه آیفون عرضه شد، حتی امکان فیلمبرداری نداشت. اما جابز منتظر کامل شدن همه ویژگیها نماند. او دستگاه را عرضه کرد، بازخورد گرفت و بهمرور آن را بهبود داد.
۴. تبعیت از نظر عموم
یکی از برجستهترین جنبههای شخصیت جابز، بیاعتنایی او به نظرات رایج و سلیقه عمومی بود. او اعتقاد داشت: «مردم تا زمانی که چیزی را نبینند، نمیدانند که به آن نیاز دارند.» برای نمونه، اگر هنری فورد صرفاً بر اساس خواستههای مردم عمل میکرد، بهجای ساخت خودرو، اسبهای سریعتری تولید میکرد. استیو جابز نیز با اتکا به شهود شخصی خود و نه بازخوردهای گروههای کانونی، مسیرهایی نو آفرید و صنایع را متحول کرد. تحقیقات نیز نشان دادهاند که ایدههای بنیادین و نوآورانه معمولاً از مسیرهای غیرمنتظره و گاه ضدجریان نشأت میگیرند، نه از پیروی کورکورانه از نظرسنجیها.
۵. حفظ مرز مشخص بین کار و زندگی شخصی
در عصر ترویج تعادل میان کار و زندگی، جابز مرز میان این دو را بهطور آگاهانه محو کرده بود. برای او، کار تنها یک شغل نبود؛ بلکه تجلی اشتیاق، هویت و هدف زندگیاش بود. او معتقد بود نوآوری واقعی زمانی ممکن میشود که فرد پیوندی عمیق و شخصی با کارش برقرار کرده باشد. البته این به معنای ترویج فرهنگ فرسودگی شغلی نیست، بلکه تأکیدی بر اهمیت عشق به کار است. خلاقیت زمانی شکوفا میشود که فرد برای کاری که انجام میدهد، بهصورت درونی و صمیمی اهمیت قائل باشد، نه فقط در ساعات اداری.
شکستن قواعد رایج، کاری دشوار و همراه با ریسک است. ممکن است با انتقاد، شکست یا حتی تمسخر روبهرو شوید. اما استیو جابز در زندگی خود نشان داد که عبور از مرزهای متعارف، بهای لازم برای رسیدن به نوآوری واقعی است. او با ترک منطقه امن تخصصی، پذیرش اشتباهات، آغاز بینقص نبودن، بیاعتنایی به افکار عمومی و ادغام کار و زندگی، مسیر تازهای برای خلاقیت گشود. شاید بزرگترین درس جابز این باشد که قواعد، در اصل محدودیت نیستند؛ بلکه دعوتنامهای هستند برای عبور از مرزهای معمول و رسیدن به ناشناختهها و آنجاست که نوآوری حقیقی متولد میشود.