جوک‌

داستان کدورت ابدی مهدی طارمی و دراگان اسکوچیچ

دو سال‌ و نیم از جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر گذشته، اما همچنان داستان برکناری دراگان اسکوچیچ از هدایت تیم ملی ایران در آستانه آن تورنمنت، نقل محافل ورزشی است.

 اتفاقی که افتاد، باورنکردنی بود. شاید آدم‌های درگیر در آن ماجرا، در آن زمان به اصطلاح عامیانه «داغ» بودند و نفهمیدند چه می‌کنند. شاید تصور می‌کردند این یک تصمیم عادی است که خیلی زود از یاد می‌رود و در روزمرگی‌های معمول جامعه ایرانی گم می‌شود، اما این‌طور نشد.

نه اینکه اسکوچیچ بهترین مربی دنیا یا مردی بی‌عیب و نقص بوده باشد؛ مطلقا این‌طور نبود، اما نکته اینجاست که نوع جفاکاری در حق او یک تراژدی تمام‌عیار بود. مرد کروات در بدترین شرایط ممکن هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت و زمانی که کمترین امیدها نسبت به صعود این تیم از مرحله پیش‌مقدماتی جام‌جهانی وجود داشت، سریع‌ترین صعود تاریخ فوتبال ایران به مرحله نهایی این مسابقات را رقم زد. مهدی تاج که بعد از رقم زدن فاجعه مارک ویلموتس و غرامت چند میلیون دلاری‌اش مفقود شده بود، با صعود ایران به جام‌جهانی و تحقق پاداش چند میلیون دلاری این مهم، فاتحانه به صحنه برگشت و شخص ناجی، خود اسکوچیچ را برکنار کرد. عجب! آنچه اما باعث شده آن پرونده یک بار دیگر در افکار عمومی مطرح شود، قهرمانی تراکتور با دراگان بود. همین مساله هم باعث شد این مربی زبان به سخن بگشاید و پس از مدت‌ها، چند جمله کوتاه در این مورد سخن بگوید. دردناک‌تر از همه اینکه دلگیری بزرگ‌تر او از برخی بازیکنان تیم ملی است.

آقایان طارمی و جهانبخش!

همان روزها هم کاملا مشخص بود که مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش نقش مهمی در متزلزل شدن جایگاه اسکوچیچ در تیم ملی داشتند؛ آنچه با اظهارات اخیر دراگان هم رسما تایید می‌شود: «من کریم انصاری‌فر را از تیم ملی کنار گذاشتم، چون فکر می‌کردم که دیگر نمی‌تواند برای تیم مفید باشد. با این حال طارمی و جهانبخش با من ویدئو کنفرانس گذاشتند و خواستند که او را برگردانم. معلوم است که قبول نکردم. آنها چنین حقی نداشتند.» او در بخش دیگری از سخنانش، به نقطه آغاز اختلافات بین خودش و طارمی اشاره می‌کند: «موضوع از جایی شروع شد که من در مصاحبه با یک رسانه در کرواسی گفتم بازیکنان ایرانی از نظر تکنیکی و فیزیکی خوب هستند، اما باید درباره تاکتیک‌های تیمی بیشتر کار کنند. حرفم اشتباه نبود و هیچ ایرادی نداشت. اما در او پاسخ گفت تاکتیک؟ کدام تاکتیک؟ اولا او حق ندارد با من این‌طوری صحبت کند. من عروسک خیمه‌شب‌بازی نیستم. شخصیت خودم را دارم و حاضر نیستم برای جام‌جهانی به آن چوب حراج بزنم.»

چرا محبوب نیستند؟

بسیاری بر این باورند که نسل فعلی ملی‌پوشان ایرانی به اندازه مورد انتظار بین مردم محبوبیت ندارند. این موضوع، دلایل متنوعی دارد که بخشی از آن هم صرفا ورزشی نیست. با این حال دست‌کم یک دلیل داستان می‌تواند همین باشد؛ این روحیه کبر و خودخواهی که به دوستان اجازه می‌دهد فراتر از اختیارات خود عمل کنند. خیلی از مردم، بازیکنی را که دنبال تعیین تکلیف برای مربی و گرفتن ژست بزرگ‌تر تیم باشد، دوست ندارند. بازیکن –هر چقدر هم اسم و رسم بزرگی داشته باشد- باید در نقش خودش تعریف شود و حد و حدودش را بداند. امروز دراگان بعد از مدت‌ها به بهانه قهرمانی با تراکتور توانسته بخشی از رنج‌هایش را بگوید و بعید است هرگز حاضر به بخشش این بازیکنان باشد. او که هیچ، ببینید یکی مثل خداداد عزیزی همین حالا در مورد تاخت‌وتاز این بازیکنان در تیم امیر قلعه‌نویی چه روایت‌هایی دارد…!

 

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!