آیا «مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی» اعتقادی به فرمایش صریح «با فحشا مخالفیم» دارند!؟ – اخبار سینمای ایران و جهان
فاطمه سادات ناظمی/ امسال در شرایطی «سالگرد رحلت امام خمینی» و گرامیداشت یاد و خاطر «بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی» فرا میرسد که ظاهرا کلیدواژه «ما با فحشا مخالفیم» به عنوان یکی از جملات کلیدی در ادبیات سیاسی «امام خمینی (ره)»، نه تنها در فضای عمومی جامعه کمرنگ شده، بلکه حتی جایگاه ابتدایی خود را در ادبیات مسئولان و مدیران اجرایی و بالاخص متولیان فرهنگی کشور از دست داده و حتی استفاده لفظی از آن نیز به ندرت صورت میپذیرد. اکنون و در آستانه «سی و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی» زمان مغتنمی است تا مرور چند نکته در این باره بپردازیم:
۱/ «جبهه معارض انقلاب اسلامی» در طول ۴ دهه گذشته، به همان نسبت که سعی کرده تا با ساخت بناهای جدید در منطقه جماران و تولید و تزیین حسینههای جدیدی همچون حسینیه شماره ۲ و ۳ و … جماران، با اشکالی برج مانند و صورتهایی برآمده از معماریهای مدرن و لوکس و … و یا تبدیل مرقد «امام کوخ نشینان» به «کاخی مجلل» با ستونهای آنچنانی و سنگبریها و گچکاریهای کذا و مفروش با فرشهای خاص و لوسترها و نورپردازیهای اشرافی و …؛ تصویر «امام مستضعفان» را مخدوش ساخته و صورتی کاریکاتوری از «امام محرومان» و سکنی گزیده در حسیینه محقر و کاهگلی جماران و اداره کشوری به پهناوری ایران از درون اتاقی محقر و با کمترین تزئینات ممکن و … را برای نسل جدید خلق نماید؛ به همان نسبت تلاش میکند تا تفاسیری جدید از «گفتارهای صریح امام» ارایه دهد. گفتارهایی همچون «ما با فحشا مخالفیم» که در طی چند دهه با تفاسیر و تاویلهای گوناگونی رسمی و غیر رسمی و بالاخص توسط «مدیران فرهنگی» همراه شده است.
۱/ «ما با فحشا مخالفیم» یکی از جملات کلیدی در ادبیات سیاسی «امام خمینی (ره)» است. کلیدواژهای که میتوان آن را به عنوان یکی از اصلیترین دلایل «تاسیس نظام جمهوری اسلامی» قلمداد نمود. کلیدواژهای مهم و پرتکرار که نه تنها در دوران مبارزه، بلکه در همان روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هجریشمسی و در بدو بازگشت «امام خمینی (ره)» به ایران، آن هم پس از پانزده سال تبعید، در سخنرانی معروف ایشان در بهشت زهرا، مورد استفاده ویزه قرار گرفت و پس از آن به عنوان یکی از اصول اساسی و فلسفه شکلگیری «انقلاب اسلامی ایران» آنچنان مورد تاکید «بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی» و استفاده مکرر واقع شد که حتی در فرازهای مختلف از وصیت نامه سیاسی- الهی ایشان، به عنوان پیام جاودانه و غیرقابل تحریف و قابل دسترسی معاصرین و آیندگان به آن اشاره شده است.
۲/ «ما با فحشا مخالفیم» کلیدواژهای با کارکردی چند وجهی است. از این جهت است که «امام خمینی (ره)» در سخنرانی ۱۲ بهمن، پس از اشاره به «فرار شاه» و «خائن» و «خبیث» خواندن «محمدرضای پهلوی» از کارهایی که این آدم به عنوان «اصلاح» کرده با «افساد» یاد نموده و با ادبیاتی صریح میفرمایند: «این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده. تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیوش بسیاریاش فحشاست … سینمای ما مرکز فحشاست ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کیْ مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصاً در ایران مرکز که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند. و همین طور سایر این مراکز. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما …»
۳/ بر خلاف تصور اشتباه و قرائت ناقصی که در طی چند دهه گذشته تلاش نموده تا منظور «امام خمینی (ره)» در رابطه با «فحشا» را محدود به «مسایل جنسی» سازد؛ موضوع «فحشا» در کلام و تفکر «امام خمینی (ره)» به هیچ عنوان خلاصه در مسائل جنسی نمیشود و اساسا واژه «فحشا» کاربردی فراتر از «روسپیگری» و «پرنوگرافی» به عنوان دو چهره از یک تجارت جنسی دارد. بر این اساس «فحشا» در ادبیات «امام خمینی (ره)» نهفقط یک «فعل» و یا «عمل» بلکه یک «روند فرهنگی» را در بر میگیرد. روندی که بهتدریج «حیا» و «عفت» را از جامعه گرفته و با تغییر و حذف مرزهای اخلاقی میتواند زمینهساز «سلطه» و «استکبارپذیری» مردمان یک جامعه فراهم سازد. از این جهت است که با وجود آنکه نه تنها در «رادیو و تلویزیون» بلکه حتی در «سینمای عصر پهلوی» نیز هیچگاه تصویری صریح و بیپرده از «رابطه جنسی» به نمایش نگذاشته شد؛ با این همه «امام خمینی (ره)» در فرمایش خود به صراحت فرمودند «سینمای پهلوی مرکز فحشاست» و یا اشاره نمودند که «تلویزیون پهلوی مرکز فحشاست» و «رادیوش بسیاریاش فحشاست» و… است.
۴/ قطعا «امام خمینی (ره)» به عنوان یک اندیشمند آگاه و مطلع، بر این امر واقف بود که عموم «فعالیتهای رسانهای» اعم از فیلمها و سریالها و برنامههای سرگرم کننده تولید شده در «عصر پهلوی» فاقد نمایش «صحنههای عریان جنسی» بوده و اساسا در دوران پس از «انقلاب سفید» نیز تولیدات «پورنوگرافی» ، حتی با وجود تسهیل شرایط صورت گرفته، به سبب «ابلاغ آئیننامه رده بندی سنی» از کمترین جایگاهی در گیشه سینماها و یا جدول پخش تلویزیون برخوردار نبودند و …؛ اما با این همه «امام خمینی (ره)» همواره نه تنها از «سینما» بلکه از «رادیو و تلویزیون» در «عصر پهلوی» به عنوان «مرکز فحشا» تعبیر میفرمودند. تعبیری هوشمندانه که پاسخ به چرایی آن میتواند بسیار رهگشا باشد.
۵/ البته سوای نظر از نمایش «صحنههای عریان جنسی» که معمولا توسط رسانههای رسمی و در فضای عمومی جوامع صورت نمیپذیرد؛ آنچه که به عنوان برون ریز ظاهری «فحشا» در «فضای هنری» اغلب جوامع پیگیری میشود و در «عرصهرسانهای» عموما با «مخاطبپذیری بالا» مواجه میگردد، چیزی به نام «هنر تنکامه» ، یعنی همان «هنر اروتیک» (Erotic) است. هنری که به عنوان یک رُکن در تمامی شقوق هنری و محصولات فرهنگی و بالاخص در تولیدات «سینمایی» و «رادیو و تلویزیون» در «عصر پهلوی» نیز از حضوری برجسته برخوردار بود و قطعا بخشی از فرمایش «امام خمینی (ره)» مبنی بر اینکه «ما با فحشا مخالفیم» ناظر بر همین حضور «هنر تنکامه» در تولیدات رسانهای آن عصر میباشد.
۱/ اگر چه اوج ظهور و بروز «صحنههای اروتیک» در تولیدات هنری و سینمایی کشور با غلظت بخشیدن به مدلی از تولیدات با عنوان «فیلمفارسی» در «عصر پهلوی» برجسته گردید و موجب شد تا معادلی ملموس و فهمی مشترک از «فحشا» را در میان تودههای مختلف اجتماعی ایجاد نماید. اما واقعیت آن است که «فحشا» در ادبیات «امام خمینی (ره)» تنها یک «اصطلاح اخلاقی» نیست، بلکه حامل بار سنگین فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی است. زیرا «امام خمینی (ره)» مبتنی بر آموزههای اسلامی «فحشا» را فقط بازاری خاموش اما پرهیاهو نمیبیند که در آن تن و جاذبههای جنسیتی زن و مرد کالای معامله قرار میگیرد و جسم انسان، قربانی ساختارهای لذت جویی و بهرهکشی میشود و …؛ بلکه «امام خمینی (ره)» در تفکر خود «فحشا» را پدیدهای پیچیده و چندلایه قلمداد میسازد که فراتر از یک کنش جنسی و بابرونریزهای اجتماعی در جامعه است. کنشی که بیش از آنکه «ظاهر فیزیکی» و «تن آدمی» را به کالایی برای عرضه و تقاضای جنسی بدل سازد، بر «روان» و «روح آدمی» متمرکز است و موجب ایجاد چرخهای از بهرهکشی، خشونت و بیعدالتی در جامعه میشود و از این منظر تهدیدی برای «انسانیت» محسوب میگردد.
۱/ قطعا بخشی از منظور «امام خمینی (ره)» از «فحشا» همان «هنر اروتیک» است که به سبب تمرکز ویژه «شبکه نفوذ» و در پرتو حمایت «مدیریت مروموز فرهنگی» در دهه ۱۳۶۰ هجریشمسی، سرانجام توانست در دهه ۱۳۷۰ هجریشمسی جانی دوباره بگیرد و با فیلم سینمایی «عروس» به کارگردانی «بهروز افخمی» در سال ۱۳۷۰ هجری شمسی، فرایند تابوشکنی استفاده از «هنر تن کامه» در تولیدات سینمایی را آغاز سازد و سپس با فیلم سینمایی «تحفه هند»، به کارگردانی «محمدرضا زهتابی» در سال ۱۳۷۳ هجری شمسی، برای نخستینبار در پس از انقلاب پای «رقص» و «رقاصی» را دوباره به سینمای ایران باز کند و با فیلم سینمایی «هنرپیشه» به کارگردانی «محسن مخملباف» در همان سال ۱۳۷۳ هجری شمسی، برای نخستین بار موفق شد تا «تابوی حجاب» را بشکند و زنان فیلم را با «حجابی غیر معمول، نسبت به وضع عمومی جامعه» به نمایش بگذارد و در نهایت با اقدام «حوزه هنری سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی» در تولید فیلم سینمایی «آدم برفی» به کارگردانی «داوود میرباقری» در انتهای سال ۱۳۷۳ هجری شمسی، تابوشکنی عرفی در سینمای ایران را رسما با ظرفیتها و ابعاد جدیدی از «هنر اروتیک» و ترسیم موجه و بدون محدودیت همان ابتداییترین مفهوم «فحشا» بر پرده نقره ای سینماهای ایران در پس از انقلاب اسلامی آشنا نماید. اتفاقی که متاسفانه با استفاده دقیق «شبکه نفوذ» از ظرفیتهای «حوزه اقتصاد» و در عین حال غفلت و نا آگاهی برخی مسئولان و بعضا غرض و مرض و همراهی و هماهنگی برخی از متولیان رسمی فرهنگ و هنر، توانست به سرعت آنچنان بسط و گسترش پیدا نماید که امروزه به عنوان یک جریان پرقدرت فرهنگی «گیشه سینماها» را در تسخیر خود گرفته و پلتفرمهای مختلف در «شبکه نمایش خانگی» را چاق سازد و برخی مدیران مفلوک و ذلیل شده در را سرگشته از برای یافتن مفری از برای موجه سازی استفاده گستردهتر از آن در تولیدات تلویزیونی و به بهانه جذب مخاطب نماید.
۲/ تعمد ویژه در نادیده گرفتن و به نوعی تحریف مشی و مرام «امام خمینی (ره)» توسط طیف خاص و متاسفانه گستردهای از «کارگزاران فرهنگی نظام جمهوری اسلامی» و در کنار آن بیتوجهی به فرامین «نائب خمینی کبیر» و دغدغههای فرهنگی «امام خامنهای» و برخورد نمایشی کردن با تهذیرهای ایشان در باب «تهاجم فرهنگی» ، «شبیخون فرهنگی» ، «ناتوی فرهنگی» ، «جنگ فرهنگی» و «قتل عام فرهنگی» و … نهایتا در غلتیدن به آشفته بازار دهه ۱۳۹۰ هجریشمسی و غوطهور شدن فضای فرهنگی کشور در وادی «ولنگاری فرهنگی» موجب شد تا سطح توقع از کلیدواژه «ما با فحشا مخالفیم» در همان مسایل جنسی خلاصه شود و عموم دغدغهمندان عرصه فرهنگی کشور به دنبال این باشند که نمایش افسار گسیخته از «عشقهای مثلثی و مربعی و …» در تولیدات فیلم و سریالی همچون «عاشقپیشه» و «در انتهای شب» و «تاسیان» و … گرفته شود و یا تصویرسازی افراطی از اختلاط غیرموجه و رد و بدل شدن الفاظ و شوخیهای جنسی میان زن و مرد نامحرم در برنامههای سرگرمکنندهای همچون «جوکر علیخانی» و … به حداقل برسد و مدیران رسانه ملی نخواهند به بهانه جذب حداکثری مخاطب و خارج شدن از تلههای آماری بر حجم کمی و کیکفی ابتذال کلامی و رفتاری در آثاری همچون «پایتختهای تنابنده» و … بیافزایند و …
در پایان لازم است تا بار دیگر بر این مهم تذکر داد که «تحریف شخصیّت امام خمینی» یکی از کارویژهها و اقدامات اصلی «جبهه معارض انقلاب اسلامی» بود که بیوقفه و در طول ۴ دهه گذشته دنبال گردید است. کارویژهای که حالا پس از گذشت ۳۶ سال از فقدان این «بزرگ مرد تاریخ معاصر» نمودهای عینی و ملموس آن حتی برای عموم جامعه به وضوح قابل مشاهده میباشد. این در حالی است که در ادبیات «خمینی کبیر» به عنوان یک اندیشمند و فقیه مسلمان که واژگان خود را با «ادبیات قرآنی» تنظیم مینمود، «فحشا» تنها یک واژه نیست، بلکه یک هشدار است. زنگ خطری برای جامعهای که مرزهای اخلاقیاش ترک برداشته. واژهای که بارها در «قرآن کریم» تکرار شده تا یادآوری کند «زشتی» و «پلیدی» وقتی از خفا بیرون میآید و در جامعه بهچرخش میافتد و با ابزار هنر «تصویرسازی» و ماندگار میشود و با استفاده از ظرفیت «رسانه» در گونههای مختلف تکثیر میگردد؛ دیگر یک خطای فردی نیست! بلکه یک «بیماری واگیردار اجتماعی» است! بیماری مهلکی که فقط برهنگی و تنفروشی را در برنمیگیرد و هر زشتی تابو شکن و مخالفت آشکار با «احکام شریعت» و «فرامین الهی» را شامل میشود. اتفاقی که حالا از نمودهای مصداقی واضح و مبرهن آن میتوان به آثار و تولیداتی همچون «آنتیک» و یا «سو و شون» اشاره نمود. آثاری که حالا یکی با حضور عوامل تهیه و تولید آن در «شوراهای نظارتی سازمان سینمایی» موفق میشود تا ضمن کسب پروانه نمایش آماده حضور در گیشه سینماهای سراسر کشور شود و دیگری بودجه فرهنگی فهرست بلندبالایی از نهادهای فرهنگی کشور را خرج تولید خود سازد. آثاری که هم ابعاد «فحشا» آن در امور ابتدایی ویژه و قابل ملاحظه است و هم معنای عمیق «فحشا» در کلام مد نظر «امام خمینی (ره)» را شامل میشوند و تعارضات با «دین» و «سبک زندگی اسلامی-ایرانی» را در عمق جان مخاطبان خود به ودیعه میگذارند.