اسطوره های گذشته فقط گذشته نیستند/ اسطوره ها پر از نماد هستند
با توجه به جشنواره بین المللی فجر جشنواره بین المللی فجر ، روز پنجشنبه 23 فوریه 2010 ، مجتمع تئاتر شهر تالار مشاهیر مجتمع تئاتر شهر ، هنرمند ایتالیایی رومئو کاستلوچی در جشنواره تئاتر فجر و سوم فجر ، طبق جشنواره بین المللی فجر جشنواره بین المللی فاجر ، مجتمع تئاتر شهر تالار مشاهیر.
Sadegh Rashidi استاد این رویداد بود ، و Vahid Nan ، کارگردان و کارگردان تئاتر ، حامد شفیحه ، نویسنده و کارگردان تئاتر ، ابراهیم پوستت کوهی ، نویسنده و کارگردان تئاتر ، پاپاک آزیمپور ، سیمون گرچکو ، هنرمند نامرئی روسی ، استاد تئاتر گرگوریو رامانان استاد تئاتر گرگوریو رامانان هند یکی از شرکت کنندگان در این جلسه بود که مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.
در ابتدا ، رومئو کاستلوچی در آخرین اثر یک تیزر صادر کرد ، “اورفوس و اوریدیس” ، سپس سادگ رشیدی از منظر انسان با اسطوره ها صحبت کرد و گفت: “این تجربه نشان داده است که اسطوره ها و افسانه ها شن و ماسه ای برای عرصه صحنه بودند تئاتر و هنرمندان تجسمی. ” انسان مدرن یک فکر تاریخی دارد و با همان تفکر تاریخی که از دیدگاه مدرن سرچشمه می گیرد ، مفهومی به نام “اساطیر” ابداع کرده است. همانطور که در رومئو کاستلوچی در اسطوره ها و اسطوره ها در آثارشان می بینیم.
کیستالوچی در مورد نگاهش به اسطوره ها گفت: اسطوره های گذشته فقط گذشته نیستند و با توجه به آنچه در روز جهانی ما اتفاق می افتد ، آنها می توانند با یکدیگر مطابقت داشته باشند ، و ما به بسیاری از آنچه امروز برای ما می افتد نیاز داریم. اسطوره
وی گفت: “در این کار ، اورفوس مرگ را به چالش می کشد و با هنر خود سعی می کند همسر خود را نجات دهد.” در کاری که می بینید ، دوربین نقش آروفئوس را بازی می کند ، که به این دختر می پردازد. گروه نمایشگاه از خانواده دختر خواسته است که به یک کما رفته باشند ، یک Youdis باشد. به این ترتیب ، گروه درام می تواند آنها را تطبیق دهد و این اسطوره را با فلاش بدست آورد.
این هنرمند ایتالیایی به تار شدن دوربین در محل کار اشاره کرد: خیابان ها و دوربین تار نشان داد که اورفوس نباید برگردد و به آن دختر نگاه کند. این یک قرارداد بین او و خدایان بود که شرط بازگشت او به زندگی این بود که او نباید برگردد و به آن دختر نگاه کند. بنابراین ، من آن مسیر را با ظاهری مبهم در نظر گرفتم. ما دو دوربین قرار داده ایم که یکی از آنها را در خارج و جاده نشان می دهد و دیگری آنچه ذکر شد. باید بگویم که متأسفانه آن دختر واقعاً در کما بود و این واقع بینانه اتفاق افتاد. این تصاویر از آن دختر به روشی واقعی ضبط شده است زیرا این واقعیت زندگی است. برای من ، هنرمند ، دیدن این دختر در کما و استفاده از این استعاره در اجرای سخت ، سنگین ، چشمگیر و خارج از هنر بود. این باعث شد من یک وضعیت عجیب و غریب باشد زیرا به نظر می رسد که این دختر در همان زمان زنده نیست. قرار دادن پشت چنین تجربه ای بسیار دشوار بود.
کاستلوچی علاقه خود را به تاریخ و فرهنگ ایران نشان داد و خاطرنشان کرد: من ایران را دوست دارم و می دانم که شما اسطوره ها و افسانه های قدیمی و زیبا دارید. اسطوره ها و اسطوره ها از ادبیات پیرتر هستند و اسطوره ها پر از نماد هستند. هنرمندان می توانند نمادها را حفظ کنند و در زندگی با واقعیت روبرو شوند و این واقعیت پر از نمادها و احساسات است. فقط آنچه هرکدام دارند ، با ذهنیت آن افسانه ها ، می توانیم هر دو را با هم ترکیب کنیم. برای درخشش کافی است تا بتوانیم چیزی را که در زندگی صادق است ارتباط برقرار کنیم. بخش جغرافیایی ایران و ایران پر از افسانه ها و اسطوره ها است و من از همکاری با هنرمندان ایرانی بسیار خوشحالم.
این هنرمند در مورد کوچک بودن انسانها در برابر دکوراسیون و تصاویر روی صفحه متوجه شد: ما متمرکز بر این کار با توجه به Orfeus بود. بقیه عناصر چندان مهم نبودند ، بنابراین این قیاس کوچک و بزرگ قابل مشاهده است. در آثار دیگر من ، برعکس چنین چیزی اتفاق افتاده است که شخصیتی بزرگ و برجسته اتفاق افتاده است ، و این یک مقام دائمی در اقدامات من نیست. از آنجا که در اینجا ، خواننده و آن عشق اهمیتی نداشت ، و این انقباض به این دلیل بود که آنها هیچ جایی از این عقیده نداشتند که ما می خواستیم مخاطب را القا کنیم.
این دراماتورژی همه گیر جهان را به شرح زیر توصیف کرد: برای من که من ایتالیایی هستم ، درک اسطوره ها و اسطوره ها گاهی اوقات دشوار است زیرا زندگی مدرن امروز مردم را به سمت سطحی بودن سوق می دهد. بنابراین ، این سطحی ، بازگشت به ریشه های تاریخی را دشوار می کند. اگر ریشه ها را از دست بدهیم ، نمی توانیم زندگی مدرن خوبی داشته باشیم. تمام آنچه ما داریم از گذشته و گذشته است.
جلسه آنلاین رومئو کاستلوچی با هنرمندان ایرانی با سؤالی از سوی مدیر مشهور به پایان رسید.
۵۷۵۷