جوک‌

تمام آهنگ‌هایی که در ۱۴۰۳ خیلی پِلی شد

شاید به چشمتان آمده باشد و شاید هم به آن دقت نکرده باشید ولی تقریبا هر روز ما دارد با موسیقی می‌گذرد. از موسیقی نوازندگان خیابانی که در پیاده‌روهای شهر یا ورودی مترو بساط کردند تا آهنگ‌هایی که در رادیو یا سیستم پخش صوت اتومبیل‌ها می‌شنویم و البته تمام آن‌چه از طریق هدفون‌ها هر روز مصرف می‌کنیم. حجم عظیمی خواننده و نوازنده هستند در سرتاسر جهان که هر روز به فکر این هستند که میل سیری‌ناپذیر ما به شنیدن یک موسیقی جدید را برطرف کنند.

مام

نداف کرمانی

این تازه به جز مصرف بالای موسیقی ما در شبکه‌های مجازی است. از نواهایی که نوازندگان و خوانندگان گمنام با دنبال‌کنندگان اندک در این فضا تهیه می‌کنند تا مشهور شوند گرفته تا موسیقی‌های آدم‌های مشهوری که به روش‌های مختلف، از دابسمش گرفته تا بازخوانی توسط کاربران دیگر در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شوند. به این ترتیب می‌توان گفت که موسیقی پراستفاده‌ترین یا پرمصرف‌ترین کالای فرهنگی ما است.

در این شرایط است که تصمیم گرفتیم در بخش اول از گزارش ترندهای سال که به شکل مرسوم  به آن می‌پردازیم؛ به صورت ماهانه نگاهی کنیم به آنچه ایرانیان در این ۱۲ ماه شنیده‌اند تا شاید بتوانیم بگوییم که این متن آینه‌ای است بر سلیقه موسیقی ایرانیان در سومین سال از سده پانزدهم تقویمشان.

فروردین

زنگ بزن آمبولانس؛ پدیده موسیقی ارکستری و مسلم فتاحی

سال را با آهنگی آغاز کردیم به نام «زنگ بزن آمبولانس». اصلش مال خواننده خانمی است به نام احلام. یک خواننده ایرانی عرب‌تبار مقیم امارات متولد سال ۱۳۷۰ که این آهنگ ریتمیک و شاد را در بهمن ۱۴۰۲ منتشر کرد. آهنگ، در حد و اندازه‌های احلام مخاطبین و دوستداران احلام مورد توجه قرار گرفت ولی به نسبت مارکت بزرگ موسیقی در ایران خیلی مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه یک خواننده ارکستری که در عروسی‌ها می‌خواند یعنی «مسلم فتاحی» این آهنگ را بازخوانی کرد و این بازخوانی مثل یک ویروس در نوروز ۱۴۰۳ فضای اینستاگرام و پس از آن کل محیط وب فارسی را تحت‌الشعاع خود قرار داد.

1

اطلاعاتی که در مورد مسلم فتاحی داریم خیلی مستند نیست ولی برخی گفته‌اند که متولد تهران است در سال ۱۳۶۷. فتاحی البته در بیوی اینستاگرام خود یک موبایل ۰۹۱۳ را قرار داده که نشان می‌دهد احتمالا او در حوالی اصفهان ساکن است. به هر حال ۱۴۰۳ با همین آهنگ برای مسلم فتاحی خیلی خوب شروع شد و در ادامه نیز خوب ادامه پیدا کرد. در کشوری که مالکیت فکری و حقوق مادی صاحبان آثار یک شوخی است؛ فتاحی با بازخوانی آهنگ دیگران و بر مبنای محبوبیت اتفاقی همان آهنگ زنگ بزن آمبولانس، به یکی از پردرآمدترین اهالی موسیقی در سال جاری تبدیل شد.

اردیبهشت

 ببعی تو بازیگوشی؛ خاصیت ویروسی اینستاگرام و البته ادامه حیات خانم دده‌بالا

ماه دوم یعنی اردیبهشت یک آهنگ کودکانه در مملکت ترند شد. آهنگی با عنوان «ببعی تو بازیگوشی». آهنگ ساخته و خوانده شده توسط خانمی بود به نام سیده قدمگاهی با نام هنری ماریا که حالا بیش از ۲۰۰ هزار نفر در اینستاگرام دنبال‌کننده دارد. آهنگ ببعی تو بازیگوشی، فقط برای کودکان محبوب نشد و به شکل عجیبی توسط نسل نوجوان و جوان بزرگسال نیز بازخوانی و تکرار شد. چرا؟ در دنیای ویروسی شبکه‌های اجتماعی، خیلی نباید دنبال دلیل گشت. مسیری که توسط عده‌ای کاربر طی می‌شود به زودی توسط عده‌ای دیگر نیز دنبال می‌شود و شاید خیلی راحت نتوان درباره آن دلیلی را بیان کرد.

هر چند به نظر می‌رسد در این ترند شدن نقشی را به دهه هشتادی‌ها داد که واسطه نسل بزرگسال با کودکان امروز هستند. آهنگ دیگری که در اردیبهشت مورد توجه قرار گرفت آهنگی بود با مطلع «سنگ فرش خیابونا رو گل کردم برات» که اصل آن توسط فردی به نام «یاشا» خوانده شده بود ولی بعدا به لطف هوش مصنوعی، که تاکنون بیش از هر چیز دیگر برای احیای مجدد معصومه دده‌بالا یا همان هایده در ایران به کار رفته است؛ با این تکنولوژی با صدای هایده به بازار عرضه شد و شهر پر شد از ریمیکس‌هایی از این آهنگ با آهنگ‌های دیگر. ریمیکس‌های هایده البته در ماه قبل یعنی فروردین هم خوش شنیده شده بود من جمله ریمیکسی از ادل و هایده. 

خرداد

 معین زد؛ حرکات موزون چندین مرد با صدای «ش» غلیظ

آخرین ماه بهار است. رئیس‌جمهور مملکت در یک حادثه تاسف بار جان باخته و کشور در آستانه یک انتخابات مجدد است. مردم در فضای غیرسیاسی هم درگیر ضربه زدن روی گوشی‌هایشان هستند تا از همستر پول دربیاورند و در این شرایط محسن زندی، معروف به معین زن، خواننده متولد ابتدای دهه هفتاد شمسی با یک موزیک ویدئو شهر را به هم می‌ریزد.

3

موزیک ویدئو کاملا مردانه است و اثری از هیچ خانمی توی آن نیست ولی به اصطلاح اور اکت است. اگزجره است. هم لباس‌ها غیرمعمول است و هم حرکاتی که در آن آقایان می‌کنند. اشتباه نکنید. مسئله این نیست که قانونی هست یا نه. مسئله این است که اغلب جامعه دست کم در آن زمان خیلی نظر مثبتی روی آن نداشتند.معین زد البته به طور کلی هم خواننده محبوبی نیست. برخی می‌گویند که اساسا خوانندگی بلد نیست و فالش می‌خواند و برخی هم به این می‌پردازند که غلظت تلفظ حروفی مثل ش یا ژ در او خیلی زیاد است. ولی به هر حال معین زد با همین یک کار امسال روی بورس ماند. البته همین یک کار و حواشی بعد از آن مثل شایعه اینکه ممنوع‌الکار شده یا کنسرتش لغو شده و در ادامه اصلاح آن ویدئوی قبلی به صورتی موقرتر!

تیر

ماه عزا همراه با نواهایی محلی و خارج از جریان رسمی

محرم شده است. طبیعتا کرکره موسیقی برای مدتی پایین کشیده می‌شود و کاربران و مخاطبان به سمت نواهای مذهبی می‌رود. دست کم در عرصه عمومی در این ماه کمتر نوای موسیقیایی و ریتمیک می‌شنویم. در میان نواهای مذهبی اما مخاطب هم سلیقه‌های گذشته خود را دارد و هم سلیقه‌های نویش‌ را. منظور از سلیقه کهن آنجاست که مثلا به سمت نواهای محرمی بیس‌دار برای سیستم‌های ماشین می‌گردد که البته اخیرا هم استودیوهای مذهبی هم به این سمت کشیده شدند و نواهایی استودیویی آماده می‌کنند.

4

از آن طرف توجهاتی هم دارد به مداحانی که به طور کلاسیک مورد توجه هستند. مثلا محمود کریمی یا مجید بنی‌فاطمه یا حتی حسین سیب‌سرخی.  ولی محرم امسال رشد توجه به جواد مقدم یک مداح پرمخاطب ولی غیرسیاسی و خارج از چرخه جریان‌های مداحی رسمی یا مثلا توجه به حسین ستوده جالب توجه بود. این طور هم نبود که همه مداحانی که به آن‌ها توجه شود غیرسیاسی باشند. مثلا محبوبیت مهدی رسولی هم بنا به آمارهای گوگل در حال رشد بوده است و به طور کلی محبوبیت نواهای ترکی. و البته که در میان این نام‌ها اسمی مثل منصور ارضی غایب بود. مداحی که بزرگ همه این مداحان حساب می‌شود ولی نه امسال و نه تقریبا هیچ سال دیگری اثری از او در ترندهای فضای مجازی نیست چون مخاطبین او، مخاطبین حقیقی و دور از فضای اینترنتی هستند.

مرداد

 ناصر زینعلی؛ جنون تمام نشدنی تکرار یک گوشواره تکراری برای وایرال شدن

وسط‌های تابستان بود که فهمیدیم اگر می‌خواهیم آهنگی بسازیم که خیلی وایرال شود و همه آن‌ را برای مدتی حدود یک ماه در اینستاگرام بشنوند یا با آن ریلز درست کنند یا در مهمانی‌های خود آن را بلند بلند زمزمه کنند باید به سمت گوشواره‌های ساده ولی مکرر برویم. گوشواره به بخشی از شعر می‌گویند که یکسان است و تکرار می‌شود و بین بخش‌های متمایز یک شعر فاصله می‌اندازد.

5

چه کسی این موضوع را به ما آموخت؟ ناصر زینعلی. یک خواننده ۴۵ ساله که تقریبا ۱۰ سال است در مارکت موسیقی پاپ ایران حاضر است و در مرداد امسال شعری از او با عنوان «قربون دلت» خیلی شنیده شد. شعر این طور بود که «قربون دلت» و بعد «ای وای ای وای ای وای» و یک مصراع کوتاه دیگر «که برخورده بهت» و دوباره «ای وای ای وای ای وای». بله همین قدر ساده ولی با یک کمپین بزرگ برای اینکه توجه مخاطب را به خود جلب کند و به جایی برسد که هر تولیدکننده کسب‌وکاری فکر کند که اگر با این آهنگ محتوایی نسازد ضرر کرده است و هر تولیدکننده محتوایی فکر کند که اگر ریلزی با این آهنگ نداشته باشد در بازار به دست آوردن لایک و دنبال‌کننده از دیگران عقب‌مانده است.

مهر

 سرگردانی میان یاری که دل به هیچ کس نمی‌دهد با یاری که بی‌معرفت است

موسیقی پاپ ایران هنوز سرگردان است میان افراط و تفریط در رابطه با معشوق ولی جالب این است که برخلاف فضای حقوقی و اقتصادی که در آن مردان مسلط هستند در تصویرسازی موسیقی پاپ ایرانی از زن، اوست که مسلط است بر رابطه و هر کار دوست دارد می‌کند. نشانه‌ای در دو آهنگی که در ابتدای پاییز ترند شده است.

6

آهنگ نخست آهنگی بود در سبک واسوخت. همان سبکی که در آن می‌توان به معشوق طعن و ناله و نفرین نثار کرد. نامش بود «بنویس بی‌معرفت» و اثر خواننده‌ای بود بیرون از مرکز به نام اصغر علیزاده. این هم البته نوعی ترند است که نواهای محلی مورد توجه قرار بگیرد به جای نواهایی با صدای فارسی با لهجه مرکز و تهران. آهنگ دوم را اما سهراب پاکزاد خوانده بود. یک خواننده جوان که از یک «دختر چشم و ابرو مشکی» می‌گفت که دل به هیچ کس نمی‌داد. اگر علیزاده تا انتهای خط عشق و عاشقی رفته بود و به جایی نرسیده بود؛ پاکزاد همان ابتدا مانده بود و دچار استیصال شده بود. از یاری که هیچ نگاهی به او ندارد و جالب اینکه همه این ترندها وقتی اتفاق افتاده بود که منطقه می‌جوشید از تعدد و تکثر تحولات ولی خب جامعه ظاهرا تصمیم گرفته بود مسیر دیگری را در مصرف موسیقی خود بپیماید.

آبان

 محسن لرستانی؛ آنکه هنوز هم می‌تواند سرعت شوتی‌ها را زیاد کند

جامعه ایرانی تا زمانی که مرتضی پاشایی زنده بود چندان توجهی به حجم و عمق مخاطب مرتضی پاشایی نداشت و به نظر می‌رسد که همین اشتباه را دارد در مورد محسن لرستانی می‌کند. میزان محبوبیتی که او در پیرامون یعنی خارج از شهرهای بزرگ و حوزه اصلی نفوذ موسیقی پاپ و رپ یعنی طبقه متوسط شهری دارد؛ حیرت‌آور است و برای اینکه این موضوع را اثبات کنیم کافی است که به آمارهای گوگل ترندز در میانه پاییز امسال توجه کنیم. زمانی که محسن لرستانی یک آهنگ جدید بیرون داد و بالاترین میزان رشد جست‌وجو در گوگل در خصوص آهنگ و موسیقی این شد که این آهنگ جدید چیست و چطور می‌شود آن را دانلود کرد.

7

برای درک پدیده لرستانی البته باید این‌ها را هم در نظر گرفت که لرستانی سال‌هاست که دسترسی به هیچ استیج کنسرت رسمی در این کشور ندارد و فقط در مراسم‌های شهرستان حاضر می‌شود و از آن طرف یک پرونده قضایی نفسگیر را پشت سر گذاشته است و صد البته که جریان رسمی رسانه‌ای کشور هم او و هم آهنگ‌هایش و هم مخاطبینش را با دیده تحقیر نگاه می‌کند ولی واقعیت آن بیرون این است که موسیقی ایران بدون محسن لرستانی، بخشی از مخاطبینش را اصلا راضی نمی‌کند.

آذر

 در ستایش آن فرد گمنامی که ریتم را قطع کرد

از مرگ مولف سخن می‌گفتند ولی فکر نکنم ذهنشان به این روزهای اینستاگرام فارسی هم می‌رسید که تقریبا هیچ کس نمی‌توانست به سادگی بفهمد که این آهنگ و نوایی که حالا ترند شده اصلش مال کیست، شعرش را چه کسی گفته و آهنگش را چه کسی نواخته است.

8

نمونه‌اش همین آهنگ «قطع کردی ریتمو بازم بد کردی» که اگر بگردید در سایت‌های موزیک یا نام خواننده آن را نزدند یا آن را به فردی به نام کامبلد نسبت دادند که معلوم نیست صاحب آهنگ است یا دی‌جی‌ای که آهنگ را ریمیکس کرده است. برخی حتی آن را به حمید هیراد نسبت دادند که نسبت بعیدی است ولی به هر حال دست کم یک ماه این آهنگ که نشانه‌ای از خالقان آن نمی‌شود پیدا کرد پادشاه اینستاگرام فارسی بوده است و هر کسی داشته از «قطع کردی ریتمو بازم حال مرا بد کردی» سخن می‌گفته است. آهنگی که خوب بخواهی نگاه کنی نه متن سنگینی دارد و نه اصلا متن ابتدا و انتهای آهنگ از نظر سنگین بودن یا عامیانه بودن به هم می‌خورد و نه آهنگ اورجینالی ولی خب کف جامعه این آهنگ‌هاست که مورد پسند قرار می‌گیرد. حالا یا روشنفکران بپسندند و آن را در خلوت به عنوان گیلتی پلژر خود گوش کنند یا آنکه صادقانه آن را نقد کنند و بگویند دوستش ندارند.

دی

 امیدوار باشید چون «درست میشه یواش یواش»

ابتدای زمستان است. شهرها کلی تعطیل شدند برای اینکه مازوت سوزانده نشود و برق به همه برسد ولی باز هم مازوت سوزانده شده و برق هم به کسی نرسیده است. هوا سرد است ولی خشک و وضعیت سیاست هم متلاطم و فنر دلار هم پاره شده است. در این شرایط شاید هر کسی جز «رضا کرمی تارا» به ما می‌گفت که «درست میشه یواش یواش ناراحت هیچی نباش»؛ او را به هزار وصف متصل می‌کردیم به کسانی که علاقه دارند شرایط را نرمال و عادی جلوه بدهند ولی چون جوانی از حاشیه و آن هم از کردستان آمده و این حرف‌ها را به ما می‌زند؛ جامعه او را می‌پذیرد و اتفاقا با او حال هم می‌کند و موسیقی او را ترند می‌کند.

9

جامعه‌شناس اگر باشی یا به تحولات هنری به دلیل جامعه‌شناختی نگاه کنی حتما باید این آهنگ‌ها برایت معنایی داشته باشد و پالسی که چطور مرکز یا به تعبیری مردم کل کشور، نگاه مثبتی به محصولی دارند که حاشیه برای آن‌ها می‌سازد. مثلث موسیقی مازندرانی و لری و کردی در این سال‌ها، عمیقا مورد توجه قرار گرفت چون جامعه هم از نواهای مرکز خسته شده بود و هم عادت کرده بود هر چه از مرکز می‌‌آید را از فیلتر سیاست بگذراند ولی انگار حاشیه برایش معنایی از خلوص دارد.

بهمن

سلطان هست ولی برای طرفداران سلطان خبر خوبی نداریم

سریال آبان، با نوای موسیقی محسن چاوشی در حال پخش است و موزیک «ساعت دیواری» از او که بین طرفدارانش، به خصوص بعد از کارهای خیریه‌اش به سلطان هم مشهور است؛ دست به دست می‌چرخد. چاوشی، کسی است که در همه این سال‌ها توانسته پز مردمی بودن خود را حفظ کند و البته دیده نشدن روی استیج سالن میلاد نمایشگاه یا برج میلاد هم هاله‌ای از اسطوره دور و بر او ساخته و از این رو شاید خیلی نتوان ساده این خبر را به طرفداران چاوشی داد ولی واقعیت این است که درست همان روزهایی که آن‌ها داشتند با موزیک ساعت دیواری سلطان عشق می‌کردند و تصور می‌کردند که تا مدت‌ها هیچ کس دیگر نخواهد توانست چیزی بهتر از آن بخواند؛

10

یک جوان به نام امیر خوش‌نگار که شاید حالا در محله خود هم به سختی شناخته شود؛ آهنگی ساخته به نام «حس پنهون» و از حس پنهون بین من و تو می‌خواند و این آهنگ است که بر حسب اطلاعات گوگل ترند توجه بیشتری نسبت به آهنگ چاوشی به خود جلب کرده است. چرا؟ افرادی که در مارکت موسیقی هستند باید جواب بدهند ولی حالا که به انتهای سال رسیدیم شاید دقت کرده باشید که در میان این ترندها اثری از قربانی و شجریان هم نبود. موسیقی بین مردم ظاهرا با تصورات ما خیلی فرق دارد.

اسفند

 یک بار دیگر، بیان واقعی این ضرب‌المثل که توبه گرگ مرگ است

ساسان حیدری، پس از آنکه یک پورن‌استار را به موزیک ویدئوی خود آورد خیلی مورد نقد قرار گرفت که تو چرا اصلا فکری نمی‌کنی برای کودکان و نوجوانانی که به خاطر ریتمیک بودن این موسیقی، آن را می‌شنوند و مخاطب آن هستند. مثل خیلی چیزهای دیگر این نقد استاندارد و همه‌پذیر قاطی شد با مسایل فرهنگی – دینی و سیاسی و خب خیلی شنیده نشد. ساسان حیدری یا همان ساسی مانکن حالا امسال با مبتذل‌ترین وجه ممکن آن را پاسخ داده است.

یکی دو ماه قبل از پایان سال، وقتی که او همه ساله، یک آهنگ بیرون می‌دهد، او شروع کرد با مداحی گریه کردن و خالی کردن شیشه‌های مشروب و …  عاقلان خیلی سریع فهمیدند که با یک پروژه مارکتینگ روبه‌رو هستند ولی عجیب اینکه در میان مذهبی‌ها کسانی بودند که به این نمایش دل بستند. نمایشی که در انتهای آن ساسان حیدری یک دقیقه از توبه خواند و به مخاطب گفت آن را برای کودکانشان پخش کنند و بعد یک موزیک ویدئو ساخت که به نوشته خودش مثبت ۲۱ است. حالا باز هم آقایان و خانم‌های فرهنگی کلی مطلب تولید خواهند کرد درباره مقابله با این موج ضدفرهنگی ولی در نهایت جز کلی حرف گل درشت چیزی از آن بیرون نخواهد آمد چون دوستان به حداقل‌ها یعنی حمایت از کودکان و نوجوانان که راضی نیستند؛ دوست دارند اول مسیر را که گرفتند تا آن آخر هم بروند!

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!