جوک‌

دنیایی از پیام – فارسیرو

فخرالدینی در این اثر جسورانه بار دیگر نشان داد که متفکری عالی است. اندیشه ای بالغ و عمیق که از جهات و ابعاد مختلف نضج یافته است; او در واقع هنر و هنر، سیاست و ادبیات، دغدغه اجتماعی و تعهد اخلاقی را با بینش شهود آمیخته و با وسایل جمعی که نزدیک به نه دهه در تلاش برای کسب آن بوده است، به اکسیر دانش و توانایی دست یافته است. . برای خلق چنین آثاری ریختن مجموعه ای از عناصر تاثیرگذار مختلف در قالب یک اثر هنری زیبا و به عنوان عصاره ای دلپذیر برای مردم و عموم مردم.

تعداد زیادی از تماشاگران با دست پر از این کنسرت بازگشتند. اول از همه، نوازندگان و دوستداران موسیقی، چه موسیقی ایرانی و چه موسیقی به اصطلاح کلاسیک و غربی بودند که از شنیدن و دیدن این ارکستر خوشحال شدند. لازم به ذکر است که فخرالدینی. او با استفاده از تمامی قابلیت ها و تکنیک های موسیقی غربی اعم از ارکستراسیون، کنترپوان، تنظیم… و همچنین با استفاده از دانش گسترده خود در زمینه موسیقی دستگاهی و ایرانی و تلفیقی از این دو ژانر، اثری را خلق کرد که فعالان و علاقه مندان از هر دو بخش از گوش دادن به آن لذت می برند.

همین ویژگی برای موفقیت و شکوه یک اثر موسیقایی کافی است تا به عنوان اثری متفاوت و جذاب ماندگار شود. اما فخرالدینی با توجه به شرایط درونی و شرایط امروز انسان در ایران و حتی فراتر از آن برای انسان و انسانیت در. او در دنیای امروز شعر سیمرغ را برگزید و گذرگاه های مهم آن از جمله هفت وادی در جستجوی عشق، معرفت، معنویت و سیر و سلوک انسانی، مبارزه با هر پلیدی و رسیدن به جاودانگی انسانیت، دادن سیمرغ اسطوره ای را به دقت بررسی کرد. است

شعر بلندی که با آهنگسازی استادانه و اجرای زیبا به زیبایی در ذهن و آگاهی شنوندگان می نشیند. در این اثر تقریباً تمام مخاطبان از مضامین ادبی عطار بهره می برند، اما بیش از هر چیز این نویسندگان و شاعران هستند که با تلفیق استادانه و دقیق همه این شعرها و ترانه ها و با ذهن و شعور مملو از The. زیبایی خیالات سرشار از ادبیات عرفانی و اساطیری است.

در کنسرت اخیر، شکوه نوازندگی و به ویژه تکنوازی ویولن (تک نواز) امین غفاری در کنسرتو پیانو قسمت اول که به سرپرستی آرش امینی اجرا شد از دیگر ویژگی های درخشان این برنامه بود که درس هایی داشت. برای همه هنرمندان و برنامه سازان، حمایت یک پیشکسوت و مدرس هنرمندان جوان در دو عرصه نوازندگی و رهبری ارکستر و نکات و ظرافت های دیگر باقی مانده است.

بهره گیری از دو خواننده توانا که مثل دو طرف ترازو مدام در کنار هم بالا و پایین می رفتند اما در نهایت به حد تعادل رسیده بودند.

صدای مناسب و دقیق ارکستر و حس زیبایی که حاصل انرژی و شکوه رهبر ارکستر آقای فخرالدینی بود و دقیقاً همان جایی بود که ایشان نقش رهبری و جایگاه خود را در ارتقای کیفی داشتند. ارکستر نقشی غیر قابل انکار و بی بدیل

نوشتن این قطعه ارکسترال سنگین با این همه ظرافت و ملودی های گیرا و بدیع کار ساده ای نیست و کسانی که با رپرتوارهای آوازی و ارکستری آشنا هستند می دانند که یک عمر باید برای این نوع کارها صرف شود، چه باشد و چه نباشد. . اساساً می توان آن را اجرا کرد یا نکرد و مهمتر از همه، خلق چنین آثار شگفت انگیزی (فقط آنها خوب هستند و پیچیده نیستند!). متأسفانه معمولاً به سفارش نهادهای دولتی و کمتر به سفارش هنرمندان انجام می شود. عاشقی هست که زندگی گرانبهای خود را وقف خلق چنین آثار ملی و میهنی بر اساس دغدغه های ملی و فرهنگی و بدون کوچکترین حمایتی می کند.

اما فخرالدینی این استعفا و اتفاقات تلخ را به فرصتی ارزشمند تبدیل کرد و بیش از یک دهه از عمر خود را وقف خلق چنین اثری زیبا و ماندگار کرد.

فخرالدینی بزرگ نشان داد که در نهمین دهه زندگی خود همچنان با انگیزه و سخت کوشی برای مردم و سرزمینش احترام وصف ناپذیری قائل است و سرمایه بزرگی برای موسیقی ایران محسوب می شود.

کنسرت سامانه سیمرغ (قاف) الگویی زیبا برای تمامی فعالان هنر و فرهنگ ملی ایران محسوب می شود. برای هنرمندان، نوازندگان، برنامه نویسان، مدیران و مسئولان فرهنگی و برای همه… فداکاری را می توان در هر زمان و مکانی ایجاد کرد. و در دل هر یأس و ناامیدی می توان سیمره ای دیگر و دنیایی از پیام ها ساخت.

برای فرهاد فخرالدینی این مرد بزرگ آرزوی سلامتی و بهروزی دارم و امیدوارم در کنار ما بماند.

روزنامه نگار و دبیر هیئت مدیره خانه موسیقی

۲۴۳۵۷

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!