سکوت جهانی در برابر فاجعه غزه تکاندهنده است
مشروح سخنرانی سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مجمع گفتگوی تهران را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر پزشکیان، رییس محترم جمهوری اسلامی ایران؛
وزرای محترم امور خارجه؛
میهمانان عالیقدر؛
خانمها و آقایان؛
سلام علیکم،
مایه بسی افتخار است که امروز در جمعی چنین برجسته و اندیشمند حضور دارم. از حضور با ارزش همه شما، بهویژه جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران، که با نگاه توسعهمحور خود روح تازهای به دیپلماسی ایران و منطقه دمیدهاند، صمیمانه سپاسگزاری میکنم.
در همینجا مایلم نام و یاد دوست و همکاردیرینه ام، وزیر محترم فقید، شهید حسین امیرعبداللهیان را گرامی بدارم که این روزها سالگرد عروج وی، رئیس جمهور فقید شهید رییسی و هیات همراه است. همچنین از همکارانم در مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی که برای برگزاری این مجمع محترم نهایت تلاش خود را مبذول داشته اند تشکر می نمایم.
اجازه میخواهم در همین ابتدا مروری بر رویدادهای یکسال گذشته داشته باشیم. سالی که متأسفانه با رخدادهای تلخ و فجایع انسانی همراه بود. در رأس این مصائب، تجاوزها و جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه قرار داشت؛ جنایاتی که بیتردید میتوان آنها را نمونهای بارز و کم سابقه از نسلکشی دانست. یک نسلکشی که مردم دنیا حتی گاهی به صورت زنده و پخش مستقیم، در صفحات تلویزیون و یا در فضای مجازی شاهد آن بودند.
از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از شصت هزار فلسطینی در نوار غزه جان باختهاند؛ که شمار زیادی از آنان زن و کودک بودهاند. میلیونها نفر آواره شده و در شرایط محاصره و در شرایط قحطی کامل قرار داده شده اند. تاسف بار آن است که جهان نتوانست در برابر این جنایت واکنشی شایسته و مسئولانه از خود نشان دهد. سکوت سنگین و بیتحرکی قدرتهایی که خود را مدافع «وجدان بشری»میدانند، در کنار ناتوانی نهادهای بینالمللی در مهار این فاجعه، حقیقتاً تکاندهنده و زنگ بیدارباش جهانی است.
آنچه در برابر چشمان ما فرو ریخته، مجموعهای از «میثاقهای اخلاقی، حقوقی و سیاسی» است که قرار بود پایههای نظم جهانی را شکل دهد. در واقع، آنچه شاهدش هستیم، فروپاشی بنیانهای تعهد و مسئولیتپذیری جمعی در قبال صلح، کرامت انسانی و وجدان مشترک جهانی است. روشن است که این وضعیت نمیتواند ادامه یابد.
اندیشمندان گرامی،
بحران غزه بار دیگر ثابت کرد که علاوه بر ناتوانی ارکان نظام بین الملل، سرنوشت منطقه نمی تواند و نباید در گرو تصمیمات و اراده نیروهای فرامنطقهای باقی بماند. آنچه امروز بهعنوان «واقعیت منطقه» توسط آنها معرفی میشود، در اصل بازتاب روایتها و برداشتهای عمیقا “برساخته”، آنهم صرفا بر اساس منافع آنها است که ضروری است از درون خود منطقه بازتعریف و اصلاح گردند.
منطقه غرب آسیا نیازمند یک بازنگری بنیادین در نگاه به خود است. تمرکز طولانیمدت بر رقابتهایی که از توهم تهدید دائمی ناشی شدهاند، مانع از شکلگیری همکاریهای مؤثر برای حل مسائل منطقهای و جهانی شده و زمینه ساز دخالت های مخرب قدرت های فرامنطقه ای را فراهم آورده است.
اکنون زمان آن فرا رسیده که این «شبه واقعیت برساخته و تحمیلی» را دگرگون کنیم و با تکیه بر تعامل، تفاهم و ارزشهای مشترک، «نظمی واقعی، بومی و مطلوب»در منطقه پایهگذاری کنیم.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران در دولت جناب آقای دکتر پزشکیان مسیر سیاست خارجی خود را در سه محور بنیادین تعریف کرده است: تعامل حداکثری با همسایگان، گسترش همکاری با کنشگران نوظهور و کشورهای جنوب جهانی، و برقراری توازن در روابط با اقطاب و بلوک های قدرت جهانی در شرق و غرب عالم. سیاست خارجی ما بر پایه توازن و واقعگرایی شکل گرفته است.
دولت جناب آقای دکتر پزشکیان از آغاز بر سیاست همسایگی تأکید کرده و برای گسترش پیوندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای منطقه تلاش دارد. امروز شاهدیم که ایران و همسایگانش — از خلیج فارس تا آسیای مرکزی — پس از سالها فراز و نشیب، در مسیر تفاهم، همکاری و دوستی حرکت میکنند.