لغمان؛ ابوریحان بیرونی اینجا ستارگان را رصد می کرد!
راهنماتو- چرا لغمان، سرزمینی که اسکندر مقدونی از آن گذشت، ابوریحان بیرونی در آن به رصد ستارگان پرداخت و قلعههای هخامنشی در آن کشف شدهاند، برای ایرانیان ناشناخته مانده است؟ کشف ۲۷ سایت باستانی جدید در این ولایت، رازهای تاریخی بیشتری را از گذشته این سرزمین فاش میکند.
به گزارش راهنماتو، لغمان، سرزمینی که تاریخ آن با ایران پیوندهای عمیقی دارد، بار دیگر با کشفیات جدید باستانشناسی در کانون توجه قرار گرفته است. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان اعلام کرده که ۲۷ سایت باستانی در این ولایت، از جمله در شهر مهترلام و ولسوالیهای قرغهای، علینگار و علیشنگ، شناسایی شدهاند. در میان این یافتهها، سه کتیبه با خط «براهمی سارادا» نیز کشف شده که میتواند اطلاعات تازهای درباره دوران باستان ارائه دهد.
اما چرا این منطقه برای ایرانیان مهم است؟
لغمان شاهد عبور اسکندر مقدونی در مسیر فتوحات شرقیاش بوده، در آن قلعههایی از دوران هخامنشیان کشف شده و ابوریحان بیرونی، دانشمند برجسته ایرانی، در دربار غزنویان و در همین منطقه به پژوهشهای نجومی پرداخته است. حالا با کشف آثار تازه، در این مطلب از تاریخ، مروری خواهیم داشت به سرزمین یا ولایت لغمان و سرگذشت و ارتباط این ولایت با ایران زمین و تاریخ دیرینهاش.
دوران هخامنشیان (۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)
لغمان در دورهی هخامنشیان بخشی از قلمرو شرقی این امپراتوری بود و شواهدی از نفوذ سیاسی و اقتصادی آن در منطقه به دست آمده است. از جمله مهمترین اسناد مربوط به این دوره، کتیبههای آرامی کشفشده در لغمان است که نشاندهندهی حضور نظام اداری هخامنشیان در این ناحیه و ارتباط تجاری آن با هند و شهر پالمیرا در سوریه میباشد. زبان آرامی که بهعنوان زبان رسمی دیوانی هخامنشیان به کار میرفت، در لغمان رواج داشته و این امر حاکی از یکپارچگی سیستم اداری و بازرگانی امپراتوری هخامنشی در شرق فلات ایران است.
لغمان در عصر اسکندر مقدونی (۳۳۰ پیش از میلاد)
در زمان لشکرکشیهای اسکندر مقدونی، لغمان که در آن زمان با نام لامپاکا (Lampaka) شناخته میشد، یکی از نقاط کلیدی در مسیر عبور او به شبهقاره هند بود. این منطقه از لحاظ راهبردی و جغرافیایی اهمیت زیادی داشت، زیرا حلقهی ارتباطی میان باختر (بلخ) و درهی سند به شمار میرفت. پس از تصرف این ناحیه، سپاه اسکندر از این منطقه عبور کرده و به سمت کابل و نواحی شرقیتر حرکت کرد. منابع تاریخی همچون آثار آریان و استرابو به توقف اسکندر در این منطقه و نقش آن در راهبرد نظامی او اشاره کردهاند.
دوره غزنویان (۹۷۵–۱۱۸۶ میلادی)
لغمان در دورهی غزنویان یکی از پایگاههای استراتژیک برای فتوحات نظامی در شبهقاره هند محسوب میشد. سبکتکین، بنیانگذار این سلسله، در نبردهای خود با پادشاهان کابلشاهی هندویی، بارها به لغمان لشکرکشی کرد و آن را به عنوان یک مرکز عملیاتی برای حملات به نواحی شرقی قرار داد. با گسترش فتوحات، اسلام در این منطقه تثبیت شد و برخی معابد قدیمی جای خود را به مساجد و مراکز اسلامی دادند.
علاوه بر نقش نظامی، این منطقه در توسعهی فرهنگی و اداری امپراتوری غزنویان نیز سهم داشت. با شکلگیری نظام حکومتی منسجمتر، لغمان بهعنوان بخشی از شبکهی حکومتی غزنویان نقش ایفا کرد.
ابوریحان بیرونی و مطالعاتش دربارهی لغمان
ابوریحان بیرونی (۹۷۳–۱۰۴۸ میلادی) که یکی از برجستهترین دانشمندان دربار سلطان محمود غزنوی بود، در مطالعات خود به جغرافیا، مردمشناسی و فرهنگ هند و افغانستان پرداخته است. او در سفرهای علمی خود، مناطق مختلف تحت حاکمیت غزنویان را مورد بررسی قرار داده و در اثر مشهور خود «تحقیق ما للهند» از لغمان نیز نام برده است. بیرونی به ویژگیهای فرهنگی، زبانی و مذهبی مردم این منطقه اشاره کرده و اهمیت لغمان را در مسیر ارتباطی میان فلات ایران و هند برجسته ساخته است.
از دیگر فعالیتهای علمی او در این منطقه، رصد پدیدههای نجومی در لغمان بود. ابوریحان خورشیدگرفتگی ۸ آوریل ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان مشاهده و تحلیل کرد و همچنین ماهگرفتگی سپتامبر همان سال را در غزنی مورد بررسی قرار داد .علاوه بر این، او در کتاب «الاسطرلاب» روش جدیدی برای محاسبهی شعاع زمین بر اساس افت افق از ارتفاعات ارائه کرد. او در قانون مسعودی گزارش میدهد که این روش را شخصاً در عمل آزمایش کرده و مقدار ۶۵۶۰ کیلومتر برای شعاع زمین بهدست آورده است که با مقادیر امروزی تطابق چشمگیری دارد .
چرا باید لغمان را بشناسیم؟
لغمان نمادی از تعاملات فرهنگی، علمی و سیاسی ایران در طول تاریخ است. این منطقه نشان میدهد که ایران نهتنها یک قدرت نظامی بلکه یک مرکز علمی و فرهنگی پویا بوده است. لغمان بهعنوان یکی از نقاط کلیدی در ارتباط میان ایران، هند و آسیای مرکزی، نقش برجستهای در گسترش زبان، دانش و تمدن ایرانی-اسلامی ایفا کرده است. مطالعهی تاریخ این منطقه میتواند فهم ما را از تأثیر تمدن ایرانی در مناطق پیرامونی و روابط میان فرهنگی در طول قرون گذشته عمیقتر کند.