جوک‌

مبارزه با آپارتاید دانشگاهی در مراکز دانشگاهی

گروه اندیشه: این نمونه معروف خود ضدعفونی کننده نمک است، اما وای به روزی که نمک بگوید! دانشگاه و نظام پژوهشی برای تصحیح خطاها و سالم سازی است، اما انگار دانشگاه این مرکز اصلاح و استانداردسازی استانداردهای دستگاه استانداردسازی را از نظر علمی از دست داده است. یادداشت دکتر سید حسین حسینی در روزنامه اعتماد تاییدی بر این نظر است تا جایی که ایشان در یادداشت خود بر مبارزه با آپارتاید علمی در مراکز علمی و دانشگاهی تاکید دارند. این یادداشت را در زیر ببینید:

***

چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانشگاهیان از مشروط شدن ارتقای اساتید به مقاله گلایه کردند، چیزی که چندین سال است بارها از سوی برخی اندیشمندان و دلسوزان حوزه علوم انسانی فریاد زده شده است; متأسفانه، صحبت های زیادی مبنی بر این که اثربخشی کمتری داشته است، وجود دارد. حالا این احتمال وجود دارد که در پی صحبت های اخیر وی، واکنش هایی با شعار از سوی مقامات مسئول همراه با اخباری از جلسات متعدد و تصمیم گیری های عجولانه و یک بار دیگر به وجود بیاید. مانند موارد مشابه، بدون نتایج موثر. و این کمکی نکرد. و این داستان ادامه دارد!

گرچه طبق سخنان فیلسوف بزرگ و با سنگینی منطق فلسفه‌ورزی، برای حل آن‌ها باید عمیق‌تر شد و به قول ویتگنشتاین که به درستی می‌گوید: رفتن را فراموش می‌کنیم. عمیق تر به سؤالات بپردازیم و به چه اساسی بپردازیم و به این نکته اشاره کنیم که به اندازه کافی در سؤال کاوش نمی کنیم (ر.ک. هکر، پیتر، 2012، طبیعت انسان از دیدگاه ویتگنشتاین، ترجمه آلاوینیا، هرمس، ص 9).

اما در این یادداشت کوتاه از بازگشت به عمق ریشه‌های فلسفی و بینش‌های اساسی تحلیل «موضوع دانشگاهی»، «اندیشه دانشگاهی»، «فلسفه دانشگاهی» یا «مطالعات معرفت‌شناختی» بگذریم. همه می‌دانیم که بدون پایه‌گذاری یک نظام معرفت‌شناختی فلسفی، صحبت از هویت علم و ساختن چیزی به نام «جامعه علمی» و سپس فلسفه و ایده دانشگاه معنا نخواهد داشت. مناقشه بر سر ماهیت علم و اجزای آن و تفاوت دیدگاه ها از تجربه گرایی منطقی به تاریخ گرایی معاصر و جامعه شناسی معرفت و بحث در مورد مسئله تحول علم و چیستی و چگونگی es و نظریه ها. . به این معنا، از پارادایم های علمی کوهن گرفته تا برنامه های تحقیقاتی لاکاتوش و غیره. (ر.ک: لادن، لری، 1401، ترقی علم و مسائل آن، ترجمه هاتف، تهران، نشر نی، ص 100).

در این مرحله، اجازه دهید از پرداختن به راه حل ها و آسیب شناسی های اساسی و ریشه ای پیرامون چنین چالش هایی دست برداریم. مسائل اساسی مانند نبود جامعه علمی و لزوم تشکیل چیزی به نام «جامعه علمی» که فقدان آن منشأ بسیاری از این مشکلات و تحقق آن مانع بسیاری از این مشکلات است یا چالش‌های درون جامعه علمی، مانند ماهیت معیوب و ناکارآمد نهاد و سازمان علمی و ساختار علم و عدم تعادل و ناهماهنگی این سه عنصر با یکدیگر (ر.ک: حسینی، سید حسین، 1392، تولید علم). . کرسی های نهضت و نظریه پردازی، تهران، انتشارات آوای نور، ص. 10 و نیز رجوع شود به: هم اُو، 1400، سازه انجمن علمی، روزنامه همدلی، شماره 1697 و 1702 و نیز رجوع شود به: حِم اُ، 1402، قهوه خانه های بسته و دکان باز، روزنامه اعتماد، شماره 207264).

بنابراین، «آپارتاید علمی» حاکم بر مراکز علمی کشور و قانونی به نام «ارتقای هیئت علمی» است که نه تنها به پیشرفت جامعه علمی کمکی نکرد، بلکه به این آپارتاید خرابکارانه دامن زد و قطعا قوانین و موارد مشابه. پرونده ها راه هایی را برای گسترش درآمد و انواع مفاسد علمی باز کرده است تا جایی که حتی دست افراد و سلیقه های شخصی و کینه توزانه را در پرونده اساتید باز گذاشته است. جای بسی تاسف است که گاهی یک سرایدار یا لوله کش محترم می تواند در این موارد نقش داشته باشد چه برسد به رئیس جمهور و معاونین و مسئولان رسمی و غیر رسمی.

بعد از توبه، تعجب آنجاست; مسیرهایی که دیگران در 50 سال گذشته پیموده اند و اشتباهات گذشته خود را با مسیرهای جدید جایگزین کرده اند، تصمیم گیرندگان و بدنه علمی جامعه ما همچنان در همان رویای 50 ساله گیر کرده اند (ر.ک. Hem O, 2019, Politics formalism). در عرصه علم، رویای 50 ساله، روزنامه حمدلی، شماره. به هر حال اگر مسئولان نظام آموزش عالی برای مقابله با این آپارتاید در دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی کشور تلاش کنند، این پیشنهادات را پیش روی خود دارند: بدون این حداقل ها کاری نمی توان کرد.

کلمه روشن این است; لطفا این قوانین مسخره را حذف کنید:

1. قانون وتوی ماده در جداول ترفیع.

2. انتشار مقاله دانش آموز به نام استاد. حداقل برای مدتی، انتشار هر گونه مقاله دانشجویی با اضافه کردن نام استاد را ممنوع کنید.

3. قانون عدم امکان دفاع دانشجو از پایان نامه بدون انتشار و ارائه مقاله یا الزام به استخراج مقاله از پایان نامه.

4. تعداد مقالات در پروموشن را به گونه ای محاسبه کنید که به نظر برسد هر فردی که مقالات بیشتری منتشر می کند، دانش بیشتری دارد.

5. امتیازات ویژه و ویژه چاپ مقاله در ISI و مجلات علمی پژوهشی.

6. وتوی الزام به تدریس در دانشگاه ها یا الزام به ارائه طرح های تحقیقاتی در موسسات تحقیقاتی.

*دکتر سید حسین حسینی، استادیار گروه فلسفه و روش پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

منبع: دیاریو اعتماد

216216

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!