من در هفتاد سالگی با موتور سیکلت سفر کرده ام
محمد رزا داودناجاد در مورد ناکامی خود به ایرنا گفت: “این فیلم رخ نمی دهد ، سینما در حال خواب است و در واقع در سنی خاص.” روابط ساخته شده خوب است ، روابط ماشاالله. در یک فیلم ، یکی در میان طنز ، یک فرد جدی ممکن است به معنای داودنژاد باشد ، اما اگر اینگونه نباشد ، سر داودجاد در کتابهای اوست.
وی گفت: “متأسفانه ، سینمای ما نمی داند کجاست.” کارگردانان و نویسندگان خوب ما کجا هستند؟ متأسفانه ، هیچ چیز در راه او نیست. ما باید از این طریق پیشرفت کنیم.
داوودجاد ، که پیش از این با بازیگرانی مانند آقای آتارا و سایر بزرگان فیلم تفسیر کرده بود ، اما کار آنها به عنوان “فاجعه شیرین” همانطور که باید و نمی توان دید ، دلیل و کجا است؟ وی گفت: “من در مورد این مشکلات و چیزها فکر نمی کنم.” من فکر نمی کنم جایی در جایی وجود داشته باشد و من کار کردم و … من سالها در جبهه بودم ، یک سال و نیم در جنوب لبنان و سازمان فتح که در آن زمان حماسی نبود. من جلوی اسرائیلی ها جنگیدم. من کارهای زیادی انجام دادم ، سالها در کردستان در دفتر آهنربا بودم.
وی گفت: “خدا را شکر ، من به خودم یک زن و فرزند داده ام که از همان سبک فکر متقاعد و راضی هستند.”
این بازیگر کهنه کار در مورد چالش های کار خود گفت: کرم از فیلمی ساخته نشده است که ما در خانه ما نیستیم. اما من اصلاً از اطرافیانم نشنیدم. من دائماً دلگرم کننده بودم.
Davodnezhad در مورد حقوق شما در سینما و درآمد شما و اینکه جنبه مالی برای شما مهم نیست؟ وی خاطرنشان کرد: شرایط به نوعی بود که زیاد نبود. حالا خوشبختانه یا متأسفانه پول نبود. بنابراین کار برای من مهمتر بود. از مدیران تولید با محمد رضا بپرسید؟
آیا او حتی از کمترین دستمزد راضی بود؟ او همچنین پاسخ داد: حداقل ، آنها هرگز خود را ندادند و گفتند. اما چنین صرفه جویی نبود. این برای او بود که روزی بگذرد ، نه پس انداز.
داودناجاد گفت: “مقامات باید فکر کنند که داودنژاد 5 سال مستاجر خواهد بود؟” چرا نمی خواهید یک دزد باشید؟ من حداقل 5 سال است که مستاجر شده ام. خوب است که در جهان باشید که مردم دوست دارند ، با موتور سیکلت سفر می کنند ، بسیاری از بازیگران قدیمی که دو یا سه سال کار نکرده اند ، خانه یا زندگی ندارند؟ پس آنها چه می کنند؟ آیا دولت های ما به این معنی است که آنها به سینما و فیلمسازان فکر نمی کنند؟ یکی از نگاه ها بد نیست.
داودناجاد “شکلات ششم” را به عنوان یکی از کارهایی که پس از فیلم انجام داد “برای مذاکره کافی است” ذکر کرد و گفت: “کار من یکی پس از دیگری می آید.”
وی در مورد روزهای خود گفت: “من دو یا سه خط باستانی باستانی دارم که می نویسم تا ببینم کدام یک می تواند جلوی دوربین باشد.”
افق شما کجا بود؟ او گفت: “من افق را ندیدم ، برای من کافی بود که خودم را دوست داشته باشم.” من از عشقم تشکر می کنم
وی گفت که فقط “مذاکره مذاکره” از جشنواره چهل و شخص ثالث فقط در سالهای اخیر فقط جشنواره شکست یا پیشرفت بوده است. وی گفت: “شما باید از نظر آگاه باشید.” نمی توانم نظر بدهم
۲۴۴۵۷
