نخستین کارگران بختیاری شاغل در صنعت نفت
فرارو- کشف نفت در ایران، فقط شروع یک جهش اقتصادی نبود؛ این واقعه مثل انفجار یک ستاره، عصری تازه در سیاست و اجتماع ایران را روشن کرد. ورق تاریخ با صدای مهیب فوران چاه شماره یک مسجدسلیمان در سال 1908، ناگهان ورق خورد؛ خاک خاموش زاگرس به خاکی تبدار و پرهیاهو تبدیل شد.
به گزارش فرارو، ماجرا البته چند سال پیشتر از لندن و نامی فرنگی شروع شده بود: ویلیام ناکس دارسی. مردی از آنسوی آبها که در سال 1901 امتیاز جستوجوی نفت در ایران را گرفت؛ امتیازی که به او اجازه میداد تا در تمام پهنه ایران (بهجز پنج استان شمالی) بهمدت شصت سال دنبال گنجی سیاه رنگ بگردد اما دارسی خیلی زود فهمید نقشههای بزرگ روی کاغذ وقتی به کوهها و قبایل ایران میرسند، نیاز به چانهزنی دارند.
در دامنههای زاگرس، جایی که هنوز صدای سم اسب ایل در دشتها میپیچید نمایندگان دارسی به ناچار قدم در سیاهچادرهای بختیاری گذاشتند؛ باید دل خوانین را بهدست میآوردند. حکومت مرکزی قدرتی نداشت که از مرزهای قجریاش دفاع کند. اینجا سرزمین بختیاری بود؛ بومیان پیشتر با کشاورزی و دامداری روزگار میگذراندند. حالا اما چرخ دندههای صنعتی ناشناخته در خاکشان میچرخید.
ایل بختیاری ناخواسته میزبان مدرنیتهای غریبه شد. مدرنیزاسیون نه از دروازه تهران که از دکلهای فلزی و چاههای جوشان وارد شد. آنها هنوز به شهرنشینی عادت نکرده بودند اما حالا کنار چاههای نفت نخستین درسهای صنعت را میآموختند. دکتر «یانگ» از اعضای تیم حفاری بعدها در یادداشتهایش نوشت: «فرزندان مردانی که تا دیروز با اسب میتاختند حالا با مهارتی عجیب فرمان ماشین را به دست گرفته بودند».
نخستین حضور بومیها نه در قامت مهندس یا کارشناس که بهعنوان محافظان تأسیسات بود. بیرضایت خوانین بختیاری عبور از این سرزمین ممکن نبود. پس نخستین قراردادها بسته شد؛ لیرههای انگلیسی در کف دست ایل نشانهای از آغاز معاملهای طولانیمدت بود. «شرکت نفت انگلیس و بختیاری» با سهمی ناچیز، فقط سه درصد، برای خانها تأسیس شد. مردم محلی کمکم از حاشیه به متن صنعت آمدند.
وقتی نفت بیشتر و بیشتر فوران کرد خط لولهای از دل کوهها به سوی دشت کشیده شد؛ از مسجدسلیمان تا آبادان. جایی که تا دیروز به قول ویلسون، «پرنده هم در آن پر نمیزد»، حالا پر شده بود از صدای چکش نجارها، نقشه مهندسان و فریاد کارگران. اینجا مردان ایل حالا دیگر پیشه آباو اجدادیشان را رها میکردند و خود را به دل طلای سیاه میزند؛ قرار بود همه چیز در این سرزمین به یکباره تغییر کند. بختیاریها عمدتاً به عنوان کارگران بخش نفت استخدام شدند و در کنار کارگرانی از کشورهای دیگر به خصوص هندیها زندگییشان با نفت عجین شد.