وای لباس! – اخبار آنلاین
برخی معتقدند حجاب دو قطبی نیست. بلکه اجرای احکام و محدودیت های الهی است. اما ظاهر واقعیت ها یک قطبی وحشتناک است که دود او به همه می رود! نمونه ای از حضور چندین جریان فیلم ایرانی در جشنواره کن و سکوت و راز مقامات است!
سینمای ایران ، زمانی که زمینه معرفی به ایران در جهان است ، هنگام ایجاد این سوراخ ها ، راکدنانه و غیرقابل انکار بوده است ، به طوری که به جای بحث در مورد تأثیر در جشنواره های جهان ، به یک خصومت و نفرت تبدیل شده است. و هر دو گروه بدون سوءاستفاده از موقعیت های مطلوب خود با ایجاد این دو قطبی روبرو شدند ، همانطور که به همان روشی که این دو دشمن خصمانه و جشنواره کن کن بیشتر و بیشتر از اهداف سیاسی آنها سوء استفاده می کنند.
جعفر پاندی یک فیلمساز خوب ایرانی بود که مخالفت شد. به همین دلیل ، نوع رفتار و گفتار با هیچ یک از آداب و رسوم مخالف سازگار نیست ، اگرچه مجوزهای لازم را به دست نمی آورد. اما در ایران ، چندین فیلم پیش و گذرنامه آن آزادانه در فرودگاه ایران در ایران ترک می شود و در جشنواره کن شرکت می کند. او به جای اینکه در مورد کار خود صحبت کند ، به روزنامه نگاران موانع در ایران می گوید. اما پس از آن او می گوید که به زودی به ایران باز خواهد گشت و فیلم خود را می سازد!
سعید روستی ، که نسلی جدیدتر از فیلمسازان ایرانی است و نمی خواهد مخالفان را بازی کند و ماهرتر ، خلاق تر و جسورانه تر از آنچه مجوزهای لازم برای فیلم او دریافت می کند ، رسما فیلم را می سازد ، و فیلم او و فیلمسازان خود به جشنواره جهانی کن می روند ، که به طور کلی با جشنواره فیلم کن صحبت می شود. اما وقتی به کن رفت ، او ممنوع بود. بازیگران فیلم او که در این فیلم بازی می کرد ، به همراه بازیگران Panahi ، در جشنواره کن بدون حجاب ظاهر شد و وقتی به ایران باز می گردند ، مطمئناً فیلم و سریال خود را بازی می کنند و یک فیلم روستایی می سازند.
به نظر می رسد جشنواره فیلم کن فراموش کرده است که این یک جشنواره معتبر فیلم در جهان است که بزرگان سینما در آن حضور دارند و به طور کلی باید فیلم هایی را انتخاب کنند که بالاتر از فیلم های دیگر باشد. اما این به میدان نبرد حاکمیت ایران تبدیل شده است ، که حتی اگر فیلم شما فاقد ارزش های فیلم باشد ، آنها یک صندلی خالی برای فیلمساز ایرانی دارند! نمایندگان سازمان فیلم جمهوری اسلامی ، که در جشنواره کن در جشنواره کن حضور دارند و البته اهداف این سیستم هستند ، درباره حضور دو فیلمساز و فیلمسازانشان اظهار نظر نکردند که گویی آنها کشورهای بیگانه هستند ، حتی رئیس سازمان سینما و گروه بین المللی آن در ایران. حضور سایر ایرانیان ، مانند بخش خصوصی ، مانند بخش خصوصی یا در نزدیکی دولت ، مانند سوره یا مرکز توسعه فکری ، یا هنرمندان مستقل مانند مهناز افشار ، گلشفت فرحانی و زنان تازه ذکر شده مانند نسل ایرانیان امروز ، احتمالاً به راه خودشان می روند. این رسانه های ملی است که در این رویدادهای پرشور جهان تأمل نمی کنند! وای ، لباسشویی است !!!؟
هنگامی که همه کار خود را انجام می دهند و هیچ کس برای کسی نیست ، چگونه انتظار داریم فرهنگ و هنر این سرزمین و چگونه امیدواریم که ایران از طریق هنر سینما امروز وارد جهان شود ، در این زمان نقش حاکمیت چیست ، چه فایده ای از این رویدادها و پدیده های نوظهور خواهم داشت؟ چه عواملی باعث این تقسیم و جدایی می شود و چه کسی یا سازمان عامل همدلی و وحدت برای بهره برداری از موقعیت های خوب سینمای ایران خواهد بود؟ مردم و علاقه مندان به سینما هستند و ما خوشحالیم که جدا از موقعیت شخصی به سمت یک فیلمساز ، یک ایرانی را در جهان می درخشیم. اما چه کسی و چه فرایندی باید وظیفه این دو قطبی یا تعدد و لباسشویی را روشن کند؟
۵۷۵۷