کاخی که ساختش از دوره صفوی تا قاجار طول کشید + تصاویر
اینجا صحن بارهای عام و سلام های نوروزی ناصری تا تاجگذاری شاهان بعدی، اندرونی و بیرونی بخشی از تاریخ این مملکت است. مردان مرصع به تاج و جواهراتی که در ایوان ها قدم می زدند تا زنانی که در پشت برقع های خود ناظرحکمرانی مردان خویش بودند تا غلامان و ملیجکان و نوکرانی که رتق و فتق سرای شاهان را می کردند.
اینجا روزگاری تاجگذاری پدر و پسر پهلوی، احمد شاه و مظفرالدین شاه قاجار را به چشم دیده است، عصری نشان اقتدار و صلح برپاشده توسط کریمخان زند بوده، روزی دیگر مدفن تحقیرآمیز استخوانهای او و نشان پیروزی آقامحمدخان شده، بعدازظهرها ناصرالدین شاه روی ایوانش قلیان چاق میکرده و تنها خدا میداند که دالانهایش نجوای چه دسیسه و سیاستبازیهایی را به گوش شنیده و تالارهایش میزبان کدام میهمانان بوده است و اندرونی آن چگونه مسیر حکومت را تغییر میداده است.
سال های دور و سختی گذشته است اما هنوز کاخ زنده است. آنقدر زنده که در یک درنگ یک تا دو ساعته می توان تمام تالارها و اندرونی و بیرونی را گشت و در گذشته غرق شد.
تاریخچه
قصه از این قرار است؛ در سال ۹۸۸ق و در زمان سلطنت شاه عباس، قصری ساخته میشود. موقعیت مناسب، آبوهوای مطبوع و چنارستانی که بنا را دربرگرفته بهطور طبیعی سبب گسترش و افزایش اهمیت سازه میشود؛ بهطوریکه چهل سال بعد؛ زمانی که پیترو دلا واله ایتالیایی به آن میرسد؛ خبر از تولد یک ارگ سلطتنی میدهد. چرخ روزگار میگردد و پادشاه صلحجوی سلسله کوتاه زندیه روی کار میآید؛ ثمره سلطنت او برای کاخ افزایش توجه به بنا و احداث یک دیوانخانه است. هفده سال پس از مرگ کریمخان زند، نوبت به آقامحمدخان میرسد که سکاندار مملکت ایران شود. برخلاف تمامی پادشاهان، انتخاب او نه مرکز کشور، نه شیراز و نه اصفهان، بلکه تهران است.
پادشاه جدید، در پایتخت جدید، نیاز به محل اقامت دارد و چه جایی بهتر از کاخ گلستان که محبوب دشمن منفور و دیرینه او بوده است از اینجا به بعد تاریخ کاخ با سوغاتیهای فرنگ ناصرالدین شاه، هنردوستی مظفرالدین شاه، جنبش مشروطه، فرار احمد شاه و تاجگذاری پادشاهان آخرین سلسه سلطنتی ایران گره خورده است.
عشق فرنگ
مشخص نیست که فکر داشتن یک ساختمان عظیم و بلندمرتبه اولین بار چگونه به سر ناصرالدین شاه خطور کرد؛ شاید مشاهده تصاویر فرنگ و شاید هوس زیرنظرگرفتن قلمرو تحت فرمان از ارتفاع؛ هرچه که بود، او در سال ۱۲۸۲ق معیرالممالک را مامور به ساختن بنایی پنج طبقه در سمت شرقی ارگ میکند و رویای او تنها دو سال بعد، یعنی در ۱۲۸۴ق رنگ واقعیت میگیرد و شمس العماره ساخته می شود. از دیدگاه معماری و هنری، آینهکاری، گچبری، کاشیکاری و روح آرایشات ایرانی به قلب یک سازه غربی دمیده شده تا معجونی خاص و منحصربهفرد از سنت و مدرنیته در کاخ گلستان تهران پدید آید.
محلی برای تاجگذاری
تخت مرمرینی که همانند قصههای اساطیر و کهن بر دوش دیو و پری قرار گرفته در ایوان مرمر قرار دارد و تاریخی دور و دراز را روایت میکند. ایوان را کریمخان میسازد و در مراسمهای خاص، امکان حضور مردم در کاخ و دیدار با پادشاه را میسر می کند. زمانی که آقامحمدخان به قدرت میرسد؛ دستور به جمعآوری آثار هنری قصر وکیل داده و آنها را از شیراز به تهران میآورد و ایوان ساده کریمخان را با ستون، مرمر، نقاشی و آینههای غنیمت گرفته شده از خود او رنگ و بویی تازه میبخشد. یادگاری آخر را نیز فتحعلی شاه باقی میگذارد؛ یک تخت از مرمر زرد که تداعیکننده تخت سلیمان است و در زیبایی جای هیچ حرف و حدیثی باقی نگذاشته است.
جای خلوت کریمخان
یکی از جالبترین قسمتهای قصر، خلوت کریمخانی است که کریمخان زند آن را ساخته. در گذشته آقا محمدخان قاجار بعد از رسیدن به تخت شاهی و کشتن کریمخان زند، استخوانهای او را در مکان سرپوشیده قرار داد. طبق روایات هدف او این بوده که بتواند هرروزه استخوانها را لگد مال کند! البته سالها بعد پادشاهان پهلوی این استخوانها را در قم دفن کردند. باید بدانید در خلوت کریمخانی، سنگ قبر دو پادشاه معروف قاجاری، یعنی فتحعلی و ناصرالدین شاه هم وجود دارد.
زیبایی محض
اگر دوست دارید چشمان خود را مقابل زیبایی محض قرار دهید؛ باید سراغ عمارت بادگیر کاخ گلستان را بگیرید. کف، سقف، دیوار، پنجره، نور، ستون و هرچه که فکرش را بکنید به اشرافیترین شکل ممکن زیورآویختهاند و با هنر دست، تزیین کردهاند.
شیوه هنر دوستی
زمانی که ناصرالدین شاه برای اولین بار از فرنگ دیدار کرد؛ شیفته شیوه هنردوستی، موزه و گالریهای آن دیار شد. به همین خاطر، با بنانهادن نگارخانه بستری مناسب برای آویز آثار هنرمندان ایجاد کرد. پس از ناصرالدین شاه نیز در دوره پهلوی دوم، به مساحت نگارخانه افزوده شد و امروزه آثار هنری پیش و پس از دوره قاجار در این موزه مشاهده میشود.
مجموعه تالارهای کاخ
تالار سلام در بالادست خلوت کریمخانی قرار گرفته و محصول هوس و حسادت ناصرالدین شاه به سازههای عظیم و باشکوه غربیهاست. او عمارات قدیمی باغ را تخریب میکند و به تقلید از موزههای فرنگی برای خود تالار سلام را بر پا میسازد.
همزمان با تالار سلام و در سمت غربی آن تالاری به نام آینه در حال اجرا بود. در ابتدای کار وظیفه نگهداری از تخت طاووس و تاج کیانی بهعهده این تالار قرار داده شده بود، اما دست روزگار پای کمالالملک را به آن باز کرد و یک نقاشی درجه یک، سبب شهرت جهانی آن شد.
تالارهای عاج، ظروف و برلیان سایر دالانهاییاند که کاخ گلستان را تا به اینجای تاریخ همراهی کردهاند. سرویسهایی رسیده از امپراتور روسیه، ملکه ویکتوریا، الکساندر سوم و ویلهلم بههمراه انبوهی نقاشی، گچکاری و آینهکاری در انتظارند تا شما آنها ملاقات کنید.