جوک‌

۱۰ سریال مافیایی کمتر دیده شده اما باکیفیت

سریال‌های با موضوع مافیا و گانگسترها برای دهه‌ها مخاطبان را مجذوب خود کرده‌اند، داستان هایی که وفاداری شخصی را با ابهام اخلاقی ترکیب می‌کنند و پرتره‌های واضحی از قدرت و خیانت ترسیم می‌کنند. این ژانر که به طور سنتی تحت سلطه خانواده های تبهکار ایتالیایی یا ایرلندی-آمریکایی بوده است، اکنون در حال گسترش بوده و از روایت های متنوع و دیدگاه های تازه ای استقبال می کند که داستان سرایی را غنی می کند. سریال‌هایی مانند The Sopranos و Narcos زمینه را برای کاوش‌های پیچیده و شخصیت‌محور از دنیای جرم و جنایت فراهم می‌کنند، اما سریال های جدیدی نیز هستند که مرزهای این ژانر را جابجا کرده و دیدگاهی تازه نسبت به تاثیر عاطفی و فرهنگی سازمان های تبهکار سازمان یافته خلق کرده اند. در ادامه شما را با ۱۰ مورد از سریال های مافیایی کمتر شناخته شده آشنا خواهیم کرد.

۱۰ سریال مافیایی کمتر شناخته شده

۱۰- Brotherhood (۲۰۰۶- ۲۰۰۸)

۹- The Black Donnellys (۲۰۰۷)

۸- Godfather of Harlem (۲۰۱۹– )

۷- Gomorrah (۲۰۱۴– ۲۰۲۱)

۶- Bad Blood (۲۰۱۷- ۲۰۱۸)

۵- Magic City (۲۰۱۲– ۲۰۱۳)

۴- Banshee (۲۰۱۳– ۲۰۱۶)

۳- Barry (۲۰۱۸– ۲۰۲۳)

۲- Hightown (۲۰۲۰– )

۱- Dark Winds (۲۰۲۲– )

۱۰- Brotherhood (۲۰۰۶- ۲۰۰۸)

Brotherhood یک کاوش عمیق و ظریف را در مورد وفاداری خانوادگی، قدرت، و فساد از طریق روابط پیچیده بین دو برادر ایرلندی-آمریکایی در پراویدنس، رود آیلند ارائه می دهد. در شهری که جاه طلبی های سیاسی و جنایات سازمان یافته در آن با هم تلاقی می کنند، این سریال داستان تامی کافی (جیسون کلارک)، یک سیاستمدار ایالتی را دنبال می کند که تلاش دارد ظاهر قانون مدار و شریف خود را حفظ کند، و برادرش مایکل کافی (جیسون آیزاکس)، یک جنایتکار بی رحم که پس از سال ها فرار به خانه بازمی گردد. این دوگانگی یک تقابل پرتنش و از نظر اخلاقی مبهم بین قانون و جرم ایجاد می کند که نشان می دهد چگونه وفاداری خانوادگی می تواند باعث پیوند یا شکست شود.

سریال پیمان برادری تعادل ظریفی را به تصویر می‌کشد که هر دو برادر تلاش می‌کنند حفظش کنند: حرفه سیاسی تامی به دلیل ارتباط های تبهکارانه مایکل به خطر می‌افتد، با این حال بقای او در یک سیستم فاسد اغلب به همین روابط متکی است. تصویر ایزاکس از مایکل، عمق ترسناکی به داستان می‌افزاید و شخصیتی را خلق می کند که تمایلات خشونت‌آمیزش با عشق پایدار به خانواده‌اش و وفاداری به ریشه‌هایش پیچیده تر شده است. رابطه بین برادران کافی لایه‌هایی از تنش را به داستان می‌افزاید، زیرا هر کدام جنبه‌های متفاوتی از قدرت و سازش اخلاقی را در خود دارد.

۹- The Black Donnellys (۲۰۰۷)

Black Donnellys بینندگان را وارد زندگی پرتلاطم چهار برادر ایرلندی-آمریکایی می‌کند که به طور فزاینده‌ای خود را درگیر فعالیت های مجرمانه هلز کیچن می میابند. این سریال پیچیدگی‌های وفاداری برادرانه و بقا را در یک پس‌زمینه شهری خشن نشان می‌دهد، جایی که انتخاب‌ های هر کدام از این برادران، آن ها را بیش از قبل به چرخه خشونت و خیانت می‌کشاند.

چیزی که دانلی های سیاه را متمایز می کند، تصویر بی امان آن از ابهام اخلاقی است – سریالی که نشان می دهد چگونه حتی انتخاب های با نیت خوب نیز می تواند به عواقب غم انگیزی منجر شود. این سریال سکانس‌های اکشن پرتنش را با لحظات آرام‌تر و درون‌نگرانه متعادل می‌کند و صدمات روانی دنیای تبهکاری را برای هر برادر آشکار می نماید. این سریال که توسط پل هاگیس، فیلمنامه‌نویس برنده اسکار فیلم های Million Dollar Baby و Crash ساخته شده است، اکشن پرمخاطره را با داستان‌گویی عمیقاً احساسی ترکیب می‌کند و نگاهی خشن به هزینه وفاداری و پیوندهای خانوادگی در دنیای جنایت‌محور ارائه می‌دهد. با وجود دوره انتشار کوتاه خود، Black Donnellys با کاوش های ظریف خود در موضوعات خانواده، فداکاری و واقعیت های ترسناک عرصه جرم و جنایت، ردپایی پاک نشدنی از خود بر جای گذاشت و به همین خاطر یک سریال کالت کلاسیک به شمار می رود که طرفداران پروپاقرص خاص خودش را دارد.

۸- Godfather of Harlem (۲۰۱۹– )

برای طرفداران نارکوز و نارکوز: مکزیک به دنبال روایت های پر از تنش و لایه‌ای هستند، پدرخوانده هارلم یک تماشای ضروری است. این سریال که توسط کریس برانکاتو، شورانر سریال Narcos ساخته شده است، زندگی بامپی جانسون (فارست ویتاکر)، یک رئیس مافیای سیاه‌پوست واقعی را دنبال می‌کند که پس از یک دوره محکومیت طولانی مدت زندان در دهه ۱۹۶۰ به هارلم بازمی‌گردد، اما متوجه می‌شود که قلمروش توسط مافیای ایتالیا تسخیر شده است. بامپی که مصمم است قلمرو و قدرت خود را پس بگیرد، با مالکوم ایکس (نایجل تاچ) و دیگر چهره‌های جنبش حقوق مدنی آمریکا شریک می‌شود و دنیای تاریک جنایات سازمان‌یافته را با مبارزات نژادی و سیاسی آن دوره در هم می‌آمیزد.

چیزی که پدرخوانده هارلم را متمایز می کند، تصویر پیچیده آن از بامپی جانسون است، شخصیتی که تجسم تناقض یک رئیس مافیاست که نه تنها برای قدرت، بلکه برای حیثیت جامعه خود نیز مبارزه می کند. این سریال به بررسی تقاطع‌های جنایت سازمان‌یافته و عدالت اجتماعی می‌پردازد، در حالی که بامپی با چالش‌ها و مشارکت‌هایی در هارلم که بسیار فراتر از دنیای جرم و جنایت هستند، روبرو می شود. روابط بین بامپی و چهره هایی مانند مالکوم ایکس و آدام کلایتون پاول جونیور. (جیانکارلو اسپوزیتو از بریکینگ بد و پسران) عمق تاریخی خاصی را به داستان می بخشد و نشان می دهد که چگونه جرایم سازمان یافته و مبارزه برای حقوق مدنی در این دوره پرتلاطم بر یکدیگر تأثیر گذاشته اند.

۷- Gomorrah (۲۰۱۴– ۲۰۲۱)

سریال ایتالیایی Gomorrah یک تصویر خشن و تکان دهنده از جنایات سازمان یافته در ناپل است، سریالی که بر سندیکای بدنام کامورا و خانواده قدرتمند ساواستانو متمرکز است. این سریال بینندگان را در واقعیت تلخ زندگی در یک امپراتوری تبهکاری غوطه ور می کند، با شخصیت هایی که توسط دنیایی که در آن زندگی می کنند شکل می گیرند – و اغلب بلیعده می شوند. چیرو دی مارتزیو (مارکو دآمور)، معروف به «جاودانه»، شخصیتی محوری است که جاه طلبی و عمل گرایی بیرحمانه او بیشتر داستان را هدایت می کند. او با جنارو «جنی» ساواستانو (سالواتوره اسپوزیتو)، وارثی بی‌میل که از پسری ساده لوح به یک رهبر سرسخت تبدیل می‌شود، رابطه پیچیده‌ای برقرار می‌کند و تصویر ویرانگری از دگرگونی را تحت فشار انتظارات خانواده و دنیای جنایت به نمایش می‌گذارد.

گومورا که به دلیل اعتبار و واقعیت گرایی اش مورد ستایش قرار می گیرد، از نمایش پر زرق و برق زندگی مافیای ایتالیایی اجتناب می کند و در عوض نگاهی به شدت صادقانه به خشونت، خیانت ها و فداکاری هایی که دنیای زیرزمینی تبهکاران را شکل می دهد، را جایگزین آن می کند. این سریال با شخصیت‌های پیچیده از نظر اخلاقی و جلوه‌های بصری تاریک خود، تصویری بی‌رحمانه از آسیب‌های روانی و فیزیکی را که جرایم سازمان‌یافته بر افراد، خانواده‌ها و کل جوامع وارد می‌کند، ارائه می‌کند. تعهد سریال به رئالیسم و ​​داستان سرایی پرمخاطره آن، گومورا را برای کسانی که به دنبال برداشتی تاریک تر، دقیق تر و واقعی تر از ژانر مافیایی هستند، برجسته می کند.

۶- Bad Blood (۲۰۱۷- ۲۰۱۸)

Bad Blood یا خصومت نگاهی نادر به جنایات سازمان‌یافته در کانادا ارائه می‌کند، سریالی که داستان ظهور و سقوط چشمگیر خانواده بدنام ریزوتو در مونترال را به تصویر می کشد. این سریال که تا حدودی بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده است، پیچش جغرافیایی منحصربه‌فردی را به ژانر مافیایی می آورد، با روایتی پرتنش و شخصیت محور که دنیای تبهکاران کانادا را بررسی می‌کند. این سریال که بر تصویر جذاب شخصیت کیم کوتس توسط دکلن گاردینر استوار است، دکلن را به عنوان یک شرخر پیچیده و دارای اصول اخلاقی مبهم معرفی می کند که پس از مواجهه با خیانت و تراژدی، مجبور به ساختن امپراتوری خود در سایه رئیس سابقش می شود.

این سریال به طرز ماهرانه‌ای مناسبات درونی خانواده تبهکار ریزوتو را به تصویر می‌کشد، با تمرکز بر وفاداری مطلق و تغییر اتحادهایی که تصمیمات هر شخصیت را تحت تاثیر قرار می دهند. مناسبات بین ویتو ریزوتو (آنتونی لاپاگلیا)، رئیس کاریزماتیک مافیا، و شرخر سرسخت و وفادار او، دکلن، بنیانی برای اکتشاف قدرت، جاه‌طلبی و انتقام در سریال فراهم می‌کند. بازی کوتس در نقش دکلن به داستان عمق می‌بخشد و نشان می‌دهد که چگونه خیانت او را از یک سرباز وفادار به رهبری تبدیل می‌کند که قادر به همان حیله گری های بی‌رحمانه رئیس سابقش است.

۵- Magic City (۲۰۱۲– ۲۰۱۳)

شهر جادویی بینندگان را در دنیای پر جنب و جوش و خطرناک میامی در سال ۱۹۵۹ غوطه ور می کند، جایی که تجمل و فساد در زیر درختان ساحل میامی همزیستی دارند. این سریال داستان آیک ایوانز (جفری دین مورگان)، صاحب هتل کاریزماتیکی را دنبال می‌کند که در کنترل هتل مجلل میرامار پلایا با مشکل مواجه شده و در عین حال اتحادهای پیچیده‌اش را با سندیکاهای جنایات سازمان‌یافته میامی متعادل می کند. در حالی که آیک برای تحقق بخشیدن به رویای آمریکایی خود مبارزه می کند، مجبور می شود با رئیس مافیایی به نام بن «قصاب» دایموند (دنی هیوستون)، که تاکتیک های خشونت آمیز و حیله گرانه اش تهدیدی دائمی برای خانواده و تجارت آیک ایجاد می کند، شراکتی از روی ناچاری داشته باشد.

چیزی که مجیک سیتی را متمایز می‌کند، جزئیات تاریخی باشکوه و فیلم‌برداری خیره‌کننده آن است که زرق و برق و خطر میامی اواسط قرن را با اصالتی چشمگیر به تصویر می‌کشد. این سریال سازشکاری های اخلاقی را بررسی می‌کند که آیک باید برای محافظت از خانواده‌اش انجام دهد و کسب‌وکار و جامعه‌اش را سرپا نگه دارد، که نشان می دهد جرایم سازمان‌یافته نیرویی تقریباً ضروری برای تامین ظاهر مجلل شهر است. بازی هیجان‌انگیز و ترسناک دنی هیوستون در نقش بن دیاموند لایه‌ای تهدیدآمیز به داستان می‌افزاید و جنبه وحشیانه ای از تاثیرگذاری اوباش را در شکوه زیر آفتاب میامی به نمایش می‌گذارد.

۴- Banshee (۲۰۱۳– ۲۰۱۶)

Banshee رویکرد منحصر به فردی به درام جنایی دارد، سریالی که داستان آن در شهر کوچک و خیالی بانشی، پنسیلوانیا اتفاق می افتد. این سریال داستان یک مجرم سابق به نام لوکاس هود (آنتونی استار بازیگر سریال پسران) را دنبال می کند که برای فرار از یک رییس مافیای قدرتمند اوکراینی، خود را جای کلانتر شهر جا می زند. این سریال عناصر ژانر مافیایی را با اکشن شدید ترکیب می‌کند و بررسی می‌کند که چگونه جرایم سازمان‌یافته و اجرای قانون گاهی اوقات می‌توانند به روش‌های غیرمنتظره‌ای همپوشانی داشته باشند.

بانشی به‌خاطر سکانس‌های اکشن خشن، پرتنش و تقریباً سینمایی‌اش شناخته می‌شود که چرخشی تازه و مملو از آدرنالین را در این ژانر ایجاد می‌کند. با وجود اینکه خانواده مافیایی به معنای سنتی آن در اینجا وجود ندارد، بانشی تم های اصلی اینژانر را به تصویر می کشد – جنگ قدرت، وفاداری، و اثرات ناگوار دنیای جرم و جنایت بر اشخاص در شهرهای کوچک آمریکا. این سریال با شخصیت‌های منحصربه‌فرد و فراموش‌نشدنی و سرعت روایت بی‌امانش، به‌خاطر رویکرد جسورانه‌اش متمایز است، سریالی که جنبه ای تاریک تر و خشن‌تر را در این ژانر به ارمغان می‌آورد که یادآور تنش درام‌های مافیایی کلاسیک است. Banshee اغلب نادیده گرفته می شود، اما همچنان سریالی سرگرم کننده و پرمخاطره در این ژانر است.

۳- Barry (۲۰۱۸– ۲۰۲۳)

بری یک پیچش غیر متعارف در ژانر گانگستری و مافیایی ارائه می‌کند، سریالی که کمدی تاریک را با درام جنایی ترکیب می‌کند تا داستان بری برکمن (بیل هدر) را روایت کند، یک تفنگدار سابقی که اکنون آدمکش شده و به صورت تصادفی، در جریان یکی از ماموریت هایش وارد یک کلاس بازیگری در لس‌آنجلس می‌رود. این سریال که توسط بیل هدر و الک برگ ساخته شده است، تنش بین گذشته خشونت آمیز بری و تمایل او برای رستگاری را بررسی می کند و درگیری درونی مردی را که بین دو دنیا گرفتار شده است، به نمایش می گذارد. با افزایش علاقه بری به اشتیاق تازه یافته اش برای بازیگری، او با شخصیت های تبهکار مختلفی، از جمله فوکس (استفن روت)، رییس فریبکار او، و نوهو هنک (آنتونی کاریگان)، یک تبهکار چچنی جذاب اما خطرناک، درگیر می شود.

چیزی که بری را متمایز می کند، ترکیبی از درام پرتنش و پرمخاطره با طنز سیاه است که لحنی منحصر به فرد ایجاد می کند، سریالی که به طور همزمان دنیای زیرزمینی تبهکاران را نقد و انسانی سازی می کند. این سریال به طرز ماهرانه ای مضامین هویت، گناه، و جستجوی شانس دوم را بررسی می کند، در حالی که داستان خود را در دنیای خشونت آمیز و پر از ابهام اخلاقی جرایم سازمان یافته روایت می کند. بازی هدر به مشکلات بری عمق می بخشد و خشونت و آسیب پذیری شخصیت او را همزمان به تصویر می کشد. بری برای طرفداران درام های مافیایی که علاقمند به داستان های تاریک و شخصیت محور با لایه طنز هستند، گزینه بسیار مناسبی است.

۲- Hightown (۲۰۲۲– )

هایتاون در پس زمینه بحران مواد افیونی کیپ کاد، بینندگان را با جکی کوئینیونز (مونیکا ریموند)، افسر سخت‌کوشی شیلات دریایی ملی آشنا می‌کند که پس از کشف جسدی در ساحل، درگیر دنیای تبهکاران می‌شود. این سریال از روایت‌های سنتی مافیا فاصله گرفته، بر تأثیر تجارت مواد مخدر بر افراد و جوامع تمرکز دارد، اما مضامین این ژانر مانند وفاداری، خیانت و سازش اخلاقی را حفظ می‌کند.

تصویری که هایتاون از دنیای تبهکاری نیوانگلند ارائه می دهد، چشم‌انداز منطقه‌ای تازه‌ای را به ارمغان می‌آورد، و تأثیرات سینوسی جرایم سازمان‌یافته را در یک شهر ساحلی کوچک بررسی می‌کند. از طریق شخصیت جکی، بینندگان مبارزه بین عدالت و خودتخریبی را تجربه می‌کنند، در حالی که جنایت همیشه در کمین است. این رویکرد مدرن به ژانر مافیایی ترکیبی منحصر به فرد از مخاطرات شخصی و جذابیت های جنایی را فراهم می کند که آن را به گوهری پنهان برای علاقه مندان به تکامل روایت های مافیایی تبدیل می کند.

Zahn McClarnon as Joe Leaphorn and Jessica Matten as Sgt. Bernadette Manuelito – Dark Winds _ Season 2, Episode 2 – Photo Credit: Michael Moriatis/AMC

۱- Dark Winds (۲۰۲۲– )

در حالی که بادهای تاریک از روایت سنتی مافیا دور می شود، با مضامین مشابهی مانند وفاداری، عدالت، و خطوط مبهم بین قانون و جرم به این ژانر نزدیک تر می شود. داستان این سریال در دهه ۱۹۷۰ در آمریکای جنوب غربی می گذرد، جایی که دو افسر پلیس ناواهو، جو لیپهورن (زان مک کلارن) و جیم چی (کیووا گوردون) در حال بررسی یک سری جنایات مرتبط با سازمانی بزرگ و شیطانی هستند که فراتر از جامعه خود عمل می کنند. بادهای تاریک که از رمان‌های لیپهورن و چی نوشته تونی هیلرمن اقتباس شده است، نگاهی ظریف به چالش‌هایی که جوامع بومی با آن‌ها مواجه می‌شوند، ارائه می‌کند، در حالی که اجرای قانون را در بافت فرهنگی خود انجام می دهند، در حالی که یک سازمان تبهکار نیز مخفیانه در حال فعالیت است.

این سریال نه تنها تاثیر جرم و جنایت را بررسی می‌کند، بلکه به موضوعات گسترده‌تر هویت، عرفان و انعطاف‌پذیری نیز می‌پردازد. رابطه لیپهورن و چی، که به دلیل شکاف های نسلی و فرهنگی پیچیده شده است، به داستان عمق و بافت بیشتری می بخشد و به بینندگان دیدگاه منحصر به فردی از جنایت، عدالت و اجتماع می دهد. بادهای تاریک با داستان سرایی پرتنش، فضایی و پیچیده‌اش، طرفداران ژانر مافیایی را که به درام های جنایی دارای ابهام اخلاقی و فضای فرهنگی غنی علاقمند هستند جذب می کند.

منبع خبر

مطالب مشابه را ببینید!